بِسْمِاللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم جلسه سیصد و نود و سوم 24 دیمــاه 1382 هجریشمسی (393) 21 ذیقعـده 1424 هجریقمری مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی دوره ششم ـ اجلاسیه چهارم 1383 ـ 1382 صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز چهارشنبه بیست و چهارم دیماه 1382 فهرست مندرجات : 1 ـ اعلام رسمیت و دستور جلسه.2 ـ تلاوت آیاتی از کلامالله مجید.3 ـ ناطقین قبل از دستور آقایان: محسن نریمان ـ علی شکوریراد ـ احمد مرادی ـ سیدجلال موسوی و جلال جلالیزاده.4 ـ بیانات ریاست محترم مجلس شورای اسلامی درخصوص رد صلاحیت برخی از کاندیداهای مجلس هفتم و اظهارات مداخلهجویانه مقاماتآمریکایی در این خصوص.5 ـ تصویب اصلاحات کمیسیون درخصوص طرح اصلاح موادی از آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی (جهت تأمین نظر شورای محترم نگهبان).6 ـ تصویب اصلاحیه کمیسیون درخصوص طرح تغییر حوزه انتخابیه داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی (جهت تأمین نظر شورای محترم نگهبان).7 ـ تقدیم لایحه برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران توسط ریاست محترم جمهوری.8 ـ تذکرات نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به مسؤولان اجرایی کشور.9 ـ اسامی غائبین و تأخیرکنندگان.10 ـ اعلام ختم جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده. «جلسه ساعت هشت و سی دقیقه به ریاست آقای مهدی کروبی رسمیت یافت» اداره تدوین مذاکرات مجلس شورای اسلامی 1 ـ اعلام رسمیت و دستور جلسه رئیس ـ بسمالله الرحمن الرحیم جلسه با حضور 197 نفر رسمی است، دستور جلسه را قرائت بفرمایید. منشی (جبارزاده) ـ بسمالله الرحمن الرحیم دستور جلسه سیصد و نود و سوم روز چهارشنبه بیست و چهارم دیماه 1382 هجری شمسی مطابق با بیست و یکم ذیقعده 1424هجری قمری: 1 - اصلاح موادی از آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی(اعاده شده از شورای محترم نگهبان). 2 ـ طرح تغییر حوزه انتخابیه داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی پس از ثبتنام (اعاده شده از شورای محترم نگهبان). 3 ـ ادامه رسیدگی به گزارش کمیسیون صنایع و معادن درمورد طرح یکفوریتی جایگزینی خودروهای فرسوده. 4 ـ تقدیم لایحه برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران توسط ریاست محترم جمهوری. 5 ـ سؤال آقایان: محمد کیانوشراد، سیدعلی سیدآقامیری، محمدعلی شیخ و ولیالله شجاعپوریان نمایندگان محترم اهواز، دزفول، شوشتر و بهبهان از وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی. 2 ـ تلاوت آیاتی از کلامالله مجید رئیس ـ تلاوت کلامالله مجید. (آیات (71 ـ 65) از سوره مبارکه «نحل» توسط قاری محترم آقای امیرهوشنگ محمدیون تلاوت گردید) اَللّهُمَ صَلِّ عَلی' مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَعُوذُ بِاللهِ مِنَالشَّیْطانِ الرَّجیمْ ـ بِسْمِاللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِوَاللهُ اَنْزَلَ مِنَالسَّمـآءِ مـآءً فَـاَحْیـا بِـهِ الاَْرْضَ بَعْدَ مَوْتِهـا اِنَّ فی ذ'لِکَ لاَ یَـهً لِّقَـوْمٍ یَّسْمَعُونَ * وَ اِنَّ لَکُمْ فِیالاْ َنْعـامِ لَعِبْرَهً نُّسْقیکُمْ مِّـمّا فی بُطُونِـهِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَّ دَمٍ لَّبَناً خـالِصاً سـآئِغاً لِّلشّارِبینَ * وَ مِنْ ثَمَر'اتِ النَّخیلِ وَ الاْ َعْنـابِ تتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَّ رِزْقاً حَسَناً اِنَّ فی ذ'لِکَ لاَ 'یَـهً لِّقَوْمٍ یَّعْقِلُونَ * وَ اَوْحی'رَبُّکَ اِلیَ النَّحْلِ اَنِ اتَّخِذی مِنَ الْجِبـالِ بُیُوتاً وَّ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِـمّا یَعْرِشُونَ * ثُمَّ کُلی مِنْ کُلِّالَّثمَر'اتِ فَاسْلُکی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِـها شَرابٌ مُّخْتَلِفٌاَلْو'انُـهُ فیهِ شِفآءٌ لِّلنّاسِ اِنَّ فی ذ'لِکَ لاَ'یَـهً لِّقَوْمٍ یَّتَفَکَّرُونَ * وَاللهُ خَلَقَکُمْ ثُمَّ یَتَوَفّیکُمْ وَ مِنْکُمْ مَّنْ یُّرَدُّ اِلی'اَرْذَلِالْعُمُرِ لِکَیْ لا'یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئاً اِنَّ اللهَ عَلیمٌ قَدیرٌ * وَاللهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلی'بَعْضٍ فِیالرِّزْقِ فَـمَاالَّذینَ فُضِّلُوا بِرآدّی رِزْقِهِمْ عَلی' مـا مَلَکَتْ اَیْـمانُهُمْ فَهُمْ فیـهِ سَو'آءٌ اَفَبِنِعْمَهِاللهِ یَجْحَدُونَ *(صَدَقَاللهُ الْعَلیُّ الْعَظیمْ ـ حضار صلوات فرستادند) رئیس ـ با تشکر از قاری محترم. 3 ـ ناطقین قبل از دستور آقایان: محسن نریمان ـ علی شکوریراد ـ احمد مرادی ـ سیدجلال موسوی و جلال جلالیزاده رئیس ـ ناطقین قبل از دستور را دعوت بفرمایید. منشی (امینی) ـ بسمالله الرحمن الرحیم ناطقین قبل از دستور امروز عبارتند از: ـ جناب آقای محسن نریمان نماینده محترم بابل. ـ جناب آقای علی شکوریراد نماینده محترم تهران، ری،شمیرانات و اسلامشهر. (که سه دقیقه از وقت خودشان را به آقای مرادی نماینده محترم چناران و طرقبه دادهاند)(که هر کدام ده دقیقه وقت دارند) ـ جناب آقای سیدجلال موسوی نماینده محترم لامرد. ـ جناب آقای جلال جلالیزاده نماینده محترم سنندج، دیواندره و کامیاران.(که هر کدام پنج دقیقه وقت دارند) جناب آقای محسن نریمان بفرمایید. محسن نریمان ـ بسمالله الرحمن الرحیم ملت آگاه و سرفراز ایران! اینروزها با حوادث تلخ و تأسفباری روبرو هستیم که هر انسان غیرتمند و دلسوز را نگران و متأثر میسازد. رد صلاحیت گروه کثیری از داوطلبان نمایندگی دوره هفتم مجلسشورای اسلامی توسط هیأتهای نظارت شورای نگهبان که در میان آنان چهرههای شاخص و شناخته شده انقلاب و نظام نیز وجود دارند موجیاز اعتراض و ناآرامیها را در جامعه پدید آورد، بگونهای که مجلسیان این رویکرد غیرقانونی را برنتافتند و از حربه قانونی اعتراض مدنی بهره گرفتند، تحصن کردند، گروهها و تشکلهای سیاسی بیانیه دادند، استانداران تهدید به استعفاء نمودند، وزراء حمایت کردند، رئیسجمهور از کنارهگیری سخن گفت که اگر قرار بر رفتن باشد با هم آمدیم و با هم میرویم و خارجیها در صدر خبرها و رسانههای خود تافتند و بافتند و به ایران تاختند و دیدیم که در رسانههای داخلی اقتصادی نوشتند که این التهاب سیاسی زلزلهای دیگر تحمیل کرد، اما اینبار سقف شاخصهای اقتصادی فرو ریخت. سرمایهگذاران خارجی در سرمایهگذاری تأمل کردند و یا پای پس کشیدند و در عرصه اقتصادی نشانههای دیگر از بیثباتی و تزلزل ظهور و بروز کرد. نقدهای تند در رسانهها درج شد، از رادیو مجلس افشاگریها وسخنان صریح و بیپرده پخش شد و مردم شریف حیران از این دیدهها و شنیدهها مکدر و عصبی با رسوب زنگار کینه در دلهایشان از عاملیناین حوادث به انتظار ماندند تا ببینند در این آشفته بازار سیاسی متاع حقخواهی و حقجویی طالب ذینفوذی دارد یا خیر؟ اگر اینهمه هیاهو و غوغا برای جلوگیری از ورود نااهلان ونامحرمان به خانه ملت است، چرا در نظامی که نامش با جمهوریت و مردمسالاری عجین شده است و باید مردم نقشآفرین باشند، در اینبحرانها به بازی گرفته نمیشوند؟ راستی اگر این حرکات، محملی برای بدستگیری ابزار قدرت با روشهای شبه قانونی و تفسیرهایی در ستیزبین با مردمسالاری دینی و جمهوریت نظام نیست، پس چرا اعمال این خشونت سیاسی و قلب واقعیتها؟! قاطعانه و با صراحت میگویم هیچکس را در مجلس نمیشناسم کهحامی آنانی باشند که مبتنی بر ادله قوی و با استنادات قانونی از طریق مراجع چهارگانه رد صلاحیت شدهاند. هیچکس را نیافتم که از رد صلاحیت آنان که مستنداً متهم به رفتار ناهنجار اخلاقی و اقتصادی هستند، معترض باشند. اعتراض ما متوجه رد صلاحیت آن سردار دلاوری است که ماهها سینههای خود را در برابر گلولههای دشمن در جبهههای نبرد سپر کرد و از حریم اسلام و انقلاب پاسداری نمود و موفق به جلب اعتماد گسترده مردم شد. ولی امروز بدنبال واژههای موهومی میگردد که درفرم اعتراض وزارت کشور بنگارد که ملتزم به اسلام و قانون اساسی است. ما از آن روحانی فرهیختهای میگوییم که استاد دانشگاه است و مجتهد و نویسنده است و به دلیلی رد میشود که خود افتخار نشر فرهنگ آنرا دارد. از رد صلاحیت آن امام جمعه عزیز میگوییم که بعد از سالها که با مأمومینش نماز گزارد، امروز باید پاسخ عدم التزامش را بدهد. از رد صلاحیت آن جانباز غیرتمند همکارم میگویم که بدن خسته و شکنجه دیدهاش را از دوران ستمشاهی از تونل زمان گذراند و تا عمق جبهههای نبرد کشاند تا افتخار یاوری نظام اسلامی را با افتخار دشمنی با رژیم ستمشاهی گره زند. واقعاً عرق شرم بر پیشانی مینشیند که درقیاس با آنان ما صالحیم و او ناصالح. از رد صلاحیت آزادهای میگویمکه شمیم نفسهایش فضای مجلس را عطرآگین میکند. از آن فرهنگیان ارزشمند دیارم میگویم که جز خیر و خوبی از آنان نشنیدهام. اینها و دهها نمونه دیگر دلایل بارزی هستند که هیأتهای نظارت استانی به بیراهه رفتهاند. نمیتوان باور داشت که آنقدر دلسوز و محتاط شدهاید و حفظ و حراست از نظام خواب از چشمتان ربود که این بزرگواران را برنمیتابید. هشدار که خاموش و بیصدا دفاع از حیثیت و ارزشهای نظام که آحاد ملت منادی آن هستند، آهنگ مصادره بنفع خودنمودهایم. هیهات که این دوستی و دلسوزی نیست. نمیدانم آنان که دربوق و کرنا نواختند که عمر اصلاحطلبان سپری شد و دیگر مقبولیتیندارند، اینگونه هراسناک از کاندیداتوری آنانند. آیا بهتر نیست آنان رابه مردم بسپارند. جناب آقای کروبی ریاست محترم مجلس شورای اسلامی! اینبرهه از زمان در خاطره تاریخی این ملت ضبط میشود. از شما که بهصداقت و آزادگی شهره هستید و همین ویژگیهای برتر، پشتوانه اعتمادنمایندگان ملت به شماست میخواهم، جانانه برخیزید و از شورایمحترم نگهبان که قطعاً به مصالح نظام میاندیشد بخواهید برای حفظ ومنزلت نظام که امام راحل آنرا از اوجب واجبات خواند و برای تحققحضوری پرشور در انتخابات که اعتبار نظام به آن گره خورده است،تأیید صلاحیت داوطلبان نمایندگی را که سلیقهای و جناحی وغیرمستند رد شدهاند، رقم بزنیم. والاّ از مقام معظم رهبری بخواهیدبراساس بند (8) اصل (110) قانون اساسی اقدام فرمایند تا بار دیگرحماسه پرشور حضور و مشارکت مردم در صحنه انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی تحقق یابد و اگر این بشود، دشمنان در وادیحرمان دفن خواهند شد و اعتبار بینالمللی و اعتمادسازی جهانی شکلخواهد گرفت و این از مصادیق بارز مصلحت نظام است که میتواندضامن مشروعیت آن شود. والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته (عدهای از نمایندگان ـ احسنت) منشی (جلودارزاده) ـ جناب آقای علی شکوریراد (که سه دقیقهاز وقت خودشان را به آقای مرادی دادهاند) بفرمایید. علی شکوریراد ـ بسمالله الرحمن الرحیم ملت شریف و بزرگوار ایران! نمایندگان شما در مجلس شورایاسلامی امروز وارد چهارمین روز تحصن اعتراضآمیز خود بهعملکردها و روشهای غیرقانونی و ناصواب هیأت مرکزی نظارت برانتخابات شورای نگهبان در رد صلاحیت گسترده و بیسابقه داوطلبانانتخابات مجلس هفتم شدهاند. اقدام امنای شما بازتاب گستردهای درسطوح مختلف جامعه داشته است و درکنار حمایت گسترده قشرهایمختلف، گروهها و شخصیتهای سیاسی، فرهنگی و علمی بعضاً با انتقادمخالفان اصلاحات نیز روبرو شده است. صرفنظر از تهاجمات و تبلیغات کینهتوزانه، مخرب و هنجارشکن«ستاد ضد اصلاحات و مردمسالاری» که در راه نفی مخالفان به حدود وثغور اخلاقی و قانونی پایبند نیستند، برخی این انتقاد را مطرح میکنندکه نمایندگان متحصن، باب گفتگو را وانهاده و بیتوجه به تأثیر این روشمثبت، بیجهت تحصن در خانه ملت را برگزیدهاند. به عقیده آنان اقدامقانونی و مسالمتجویانه تحصن، اقدامی تنشزا و بحران آفرین است. شما ملت رشید ایران بخوبی واقف هستید گفتگو همواره یکی ازروشهای اساسی مورد توجه اصلاحطلبان در پیشبرد امور بوده است.اصولاً هدف از طرح ایده جامعه مدنی دربرنامههای اصلاحطلبان ایجادفضای عمومی نقد و گفتگو در جامعه است. اما گفتگو لوازم واقتضائاتی دارد که اگر طرفین بدان پایبند نباشند، آنچنان که تجربه نشانداده است، نمیتوان به کارآمدی آن امید چندانی داشت و جز تکگویینمیتوان نامی بر آن نهاد. برسمیت شناختن موجودیت طرف مقابل، پایبندی دوطرف بهمبانی و اصول مشترک و آمادگی برای قبول منطق حق و تواضع دربرابرآنچه قانون، حکمت و خرد بدان حکم میکند ازجمله لوازم ضروریگفتگوست. اما تجارب گذشته به روشنی گویای این واقعیت تلخ استکه اقتدارگرایان در کانونهای قدرت به این امور اعتقادی ندارند. ماجرای خفتبار قتلهای زنجیرهای و بیسرانجام ماندن آن نتیجهگفتگوهای بیحاصل است. تا زمانیکه افکار عمومی میداندار اینحادثه بود، عاملین اصلی آن جرأت حضور در هیچ صحنهای رانداشتند. اما از وقتی حل آن به گفتگوهای پشتپرده موکول شد، شاهدآن بودیم که همان عوامل با قدرت بیشتر و اینبار بطور رسمی درنهادهای دیگر خانه گزیدند و امروز همان اقدامات را درسطحیگستردهتر تکرار میکنند. زمانیکه رئیسجمهور معبر تازهای برای گفتگو درباره مسائلمطبوعات درسال 1379 گشود، و اصحاب مطبوعات برای رفعسوءتفاهمها و حل برخی مشکلات درجامعه مطبوعاتی خود را آمادهمیکردند یکشبه مطبوعات را بستند. زمانیکه جنایت کوی دانشگاه به وقوع پیوست و همه دانشجویان،فعالین سیاسی و مردم به دنبال احقاق حق بودند با وعده حل عادلانهماجرا از طریق گفتگو و محاکمه جنایتکاران، اعتراضهای مسالمتآمیزو قانونی را سرکوب کردند و حاصل آنهمه تلاشهای پشتپرده،محکومیت گسترده دانشجویان حقطلب و محکومیت تنها یکسربازبجرم سرقت یکفقره ریشتراش بود. زمانیکه دانشجویان و دانشگاهیان در اعتراض به صدور حکمننگین اعدام استاد جانباز این دانشگاه لب به اعتراض گشودند پیامهاآمد که از طریق گفتگو به ماجرا فیصله داده خواهد شد و درحالیکههمچنان راهکارهای قانونی برای نقض حکم باقی است، اما دیدیم ودیدید که حکم اعدام برغم گذشت یکسال نهتنها لغو نشده، بلکه شایعهتأیید آن هر از گاهی وجدان جامعه را میآزارد. زمانی دیگر گفتند اقدامات اعتراضی مردمی برای ادامه حبسزندانیان سیاسی و مطبوعاتی ازجمله روند روبه گسترش روزههایسیاسی را متوقف کنید تا ایشان متدرجاً از رنج حبس رها شوند. ولیاکنون پس از گذشت سالها و فروکش کردن اعتراضها به امید حل مسألهکه جز خسارت سنگین و جبرانناپذیر برای حیثیت و اعتبار کشورنتیجهای نداشته است همچنان زندانیان سیاسی و مطبوعاتی دربندهستند. براستی گفتگوها و رایزنیهای دوسال اخیر درباره دولایحهتقدیمی رئیس جمهور به مجلس چه فرجامی یافت؟ بعنوان آخرین نمونه بیش از (6) ماه گفتگو و رایزنی در سطحجناحهای سیاسی و مسؤولان بلندپایه کشور و بیم و انذار از اقداماتناصواب و غیرقانونی، اکنون جز رد صلاحیت غیرقانونی و بیسابقهخیل عظیم داوطلبان نمایندگی مجلس که جمع کثیری از آنها رامنتخبان ملت در ادوار مختلف مجلس و چهرههای مشهور و معتبرجامعه تشکیل میدهند، چه ثمری داشته است؟ تجارب یاد شده به ما آموخته است بویژه دربرابر اقداماتغیرمسؤولانه و غیرقانونی که مصالح و آبروی کشور و نظام را تهدیدمیکند، نمیتوان به امید کسب نتایج رایزنیها و گفتگوها فرصت و زمانبیبازگشت را ازدست داد و درآینده افسوس گذشته را خورد. هرچندکماکان گفتگو را امری مثبت تلقی و از اقدامات و ابتکارهای دلسوزان وبزرگان در این زمینه استقبال میکنیم، اما بنظر میرسد در جامعه ماگفتگوی بدون پشتوانه افکار عمومی و ایستادگی در عمل، کمتر مؤثر ونافذ میافتد و به همین علت نمایندگان شما علاوه بر بازنگهداشتن بابگفتگو برای تصحیح روشهای غلط و استقرار شیوههای مردمسالارانه،تحصن قانونی، مسالمتآمیز و آرام را در خانه ملت برگزیدند و اکنوندر تداوم روشهای قانونی مسالمتآمیز و اعتراض و با نگاه دوراندیشانهبه مصالح و منافع ملی و در دفاع از حقوق ملت، جمعی از نمایندگانمجلس شورای اسلامی تصمیم گرفتهاند از امروز بتدریج از سمتنمایندگی مجلس شورای اسلامی استعفاء دهند، شاید فریاد دردمندانهآنان در دفاع از حقوق ملت گوش شنوایی بیابد. همچنین به اطلاع شما ملت شریف میرسانیم اعتراض نمایندگانمجلس شورای اسلامی درمخالفت با نظارت استصوابی ـ سلیقهای ونقض آشکار حق حاکمیت ملت از روز شنبه (27) دیماه وارد مرحلهایتازه خواهد شد و امنای شما علاوه بر ادامه تحصن لب بر طعام خواهندبست و به روزه مینشینند. در پایان اعلام میکنیم ما مخالفت خود را با روندهای بدعتآمیزجاری با تکیه بر روشهای قانونی و مسالمتآمیز (رئیس ـ هفت دقیقهشما تمامشده است) تا تضمین حق حاکمیت ملت و حق گزینشبیواسطه مردم در انتخاب نمایندگان واقعی خود در اشکال مختلفادامه خواهیم داد.آنچه خواندم بیانیه شماره (6) نمایندگان متحصن در مجلسشورای اسلامی بود. (عدهای از نمایندگان ـ احسنت) منشی (جلودارزاده) ـ جناب آقای مرادی بفرمایید. احمد مرادی ـ بسمالله الرحمن الرحیم متن استعفاء: ملت شریف و آگاه ایران و نمایندگان فهیم ملت در مجلس شورایاسلامی، ریاست محترم مجلس شورای اسلامی! اقدام غیرقانونیهیأتهای نظارت درخصوص رد صلاحیت بیش از (4) هزار نفر ازمعتمدین مردم و بدنبال آن اقدام غیرقانونی آنها در رد صلاحیت گسترده وقلع و قمع بیش از (3) هزار کاندیدای نمایندگی مجلس شورای اسلامیبدلایل عجیب و غیرمتعارف و همچنین اقدام غیرقانونی آنها دررد صلاحیت بیش از (80) نفر از نمایندگان متدین و امین و پرتلاشمجلس شورای اسلامی، اذهان آگاه و بیدار جامعه را در بهت و حیرتیعمیق فرو برد. نه به انذارهای بزرگان و دلسوزان توجهی شد و نه فریادآنانی که بناحق رد صلاحیت شدهاند را گوش شنوایی شنید. رد صلاحیت چهرههای شاخص سیاسی، دانشگاهی، فرهنگی ومذهبی چه در بعد ملی و چه منطقهای، چنان تصویر نامطلوبی را ازنظام در اذهان عمومی ایجاد کرد و چنان موجبات سلب اعتماد و یأسعمومی را فراهم کرد که اگر دشمنان این کشور سالها تلاش میکردند وسرمایهگذاریها مینمودند، نمیتوانستند این بیاعتمادی عمومی راترویج نمایند. اینجانب بعنوان نماینده ملت و حافظ و مدافع حقوق و آزادیهایمشروع آنان اعلام مینمایم درحال حاضر شرایط لازم جهت تحققاصل (86) قانون اساسی در مجلس شورای اسلامی و کشور وجودندارد. مطابق اصل (86) قانون اساسی نمایندگان مجلس در مقام ایفایوظایف نمایندگی دراظهارنظر خود کاملاً آزاد هستند و نمیتوان آنها رابه سبب نظراتی که در مجلس اظهار کردهاند و یا آرایی که در مقام ایفایوظایف خود دادهاند، تعقیب یا توقیف کرد و یا از حقوق اجتماعیمحروم نمود. ملت بزرگ ایران! درحال حاضر بیش از (80) نفر از نمایندگانفعلی مجلس شورای اسلامی برخلاف این اصل مسلم قانون اساسی ازبدیهیترین حقوق اجتماعی یعنی حق انتخاب شدن محروم شدهاند وبدنبال آن با رد صلاحیت بیش از (3000) نفر از سایر کاندیداها واکثریت قریب به اتفاق کاندیداهای اصلاحطلب، مردم نیز از حقانتخاب کردن محروم گردیدهاند و شرایط لازم برای برگزاری انتخاباتآزاد در کشور وجود ندارد. از طرف دیگر مشاهده میگردد روند اداره کشور به سمت نفیجمهوریت و کاهش قدرت مجلس و نمایندگان ملت و کاهش اختیاراترئیسجمهور و دولت و کاهش نقش مردم در اداره امور کشور و افزایشاختیارات نهادها و دستگاههای غیرپاسخگو و رواج بیقانونی وحرمتشکنی افراد جامعه و عدم توجه به مشکلات واقعی و حقیقیمردم جامعه و برخلاف منافع ملی در حرکت است. هر چند اینجانببه دلایل فوق و بسیاری از دلایل مهم دیگری که خود جای تأمل دارد،داوطلب نمایندگی مجلس در حوزه انتخابیهام نشدهام و هیچ اقدامقانونی دیگری نیز درجهت دفاع از حقوق مردم و تعداد زیادی ازداوطلبین رد صلاحیت شده کشور و استانم (خراسان) و حوزهانتخابیهام شهرستان چناران و بخش طرقبه مشهد که موکلان قانونیام میباشند (رئیس ـ وقتتان تمام است) نمیتوانم انجام دهم، لذا با عرضپوزش از ملت بزرگوار ایران و مردم عزیز و قدرشناس حوزه انتخابیهامکه در طول دورههای چهارم و ششم مجلس شورای اسلامی با اعتمادی بینظیر مسوؤلیت خطیر نمایندگی را جهت دفاع از حقوق قانونی و مشروعشان، بردوش اینجانب نهادند، در اجرای ماده (92) آییننامهداخلی مجلس شورای اسلامی استعفاء خود را از مقام نمایندگیمجلس شورای اسلامی تقدیم میدارم. والسلام احمد مرادینماینده دورهششم مجلسشورایاسلامی از حوزه انتخابیه شهرستان چناران و بخش طرقبه مشهد (عدهای از نمایندگان ـ احسنت) رئیس ـ ناطق بعدی را دعوت بفرمایید. منشی (جلودارزاده) ـ ناطق بعدی جناب آقای سیدجلال موسوی هستند، بفرمایید. سیدجلال موسوی ـ بسمالله الرحمن الرحیم ـ الحمدلله رب العالمین «و لاتقولوا لـمـن القی الیکم السلام لست مؤمناً» قرآن کریم با بیانی رسا خطاب به همه مؤمنین میفرماید: «به آنانکه اظهار اسلام میکنند نگویید مؤمن نیستید» بدون تردید این حکم،کلی و شامل همه زمانها میشود و اولین عامل به آن وجود نازنین پیامبربوده و مسلمانان نیز از وی تبعیت نمودهاند و بدون شک این آیهمنسوخ نگردیده و تا امروز نیز راهنمای همه جوامع اسلامی است. اگرچنین است که حتماً چنین است پس چرا ما مسلمانان اینگونه با همرفتار میکنیم؟ اختلاف در مذاهب و برداشتها امر تازهای نیست و بنا برآن حدیث شریف که فرموده است «اختلاف امتی لکم رحمه» اختلاف دربرداشتهاست و نه در عملکرد. پس اگر چنین است و به تعبیر امروزیما، اختلاف در قرائتهاست، چرا باید یک گروه خود را متولی دین ودینداری بداند و دیگران را متهم به بیدینی نماید؟ آیا پیامبر رحمت وائمه معصومین چنین رفتاری با مسلمانان داشتهاند تا ما از باب «ولکمفیرسولالله اسوه حسنه» بتوانیم چنین رفتاری داشته باشیم؟ روزی در محضر بزرگی که جمعی از دوستان مجلسی نیز حضورداشتند پرسیدم که آیا معنی این فرموده امام راحل ـ سلامالله علیه ـچیست که میفرماید «حفظ نظام از نماز هم واجبتر است» و به ایشانعرض نمودم که گمان ما این است که اگر روزی دشمن قصد هستی نظامرا نمود و وقت نماز داخل شده بود میباید ابتداء به دفاع از نظامبپردازیم، آنگاه به نماز بایستیم! اکنون اگر پاسخ همین باشد، آیا درزمانیکه دنیا همه حرکات ما را زیر ذرهبین قرار داده است و در یکی ازحساسترین مقاطع تاریخی قرار گرفتهایم و بدلایل عدیدهای مردمکشورمان نیز از عملکرد مسؤولین گلهمند هستند و جوانان، اینسرمایههای اصلی کشور با سؤالی جدی نسبت به نظام و انقلاب روبروشدهاند، جا دارد چوب تکفیر را بدست بگیریم و جمعی از نخبگان وبهترینها را از صحنه خارج کنیم؟ آیا غیرعامل به اسلام دانستن مردانجبهه و جنگ، جانبازان و آزادگان و خانوادههای ایثارگر در راستایعمل به آیه تلاوت شده است؟ آیا خالقی و یوسفیان که (10) سال ازبهترین سالهای عمر خود را در اسارت صدام بسر بردهاند و هادیزاده ولقمانیان که یک عمر سلامت خود را برای اسلام و انقلاب پیشکشکردهاند از مصادیق این آیه نیستند؟ و آیا این همه نیروهای ارزشی کهدر این برهه توسط ناظرین محترم شورای نگهبان رد صلاحیت شدهاندتفسیر همین آیه هستند؟ من اجازه میخواهم از بزرگان شورای نگهبان، اعم از فقهایارجمند و حقوقدانان عزیز سؤال کنم، آیا وقت آن نرسیده است کهیکبار و برای همیشه کارهای ناظرین خود را بررسی کنند و ببینند کهچه کسانی رد و چه کسانی تأیید شدهاند. آقایان! رد شدن خالقیها و هادیزادهها و لقمانیانها و یوسفیانهادردی است بسیار آزاردهنده، اما تأیید شدن کسانی دیگر که درست درنقطه مقابل این عزیزان از نظر خدمت به اسلام و مسلمین قرارگرفتهاند، آزاردهندهتر است. (یکی از نمایندگان ـ احسنت) من از حوزهانتخابیهام میگویم، در حوزه انتخابیه من آقای سیدرضیحسینیالمدنی، امام جمعهای که به فرمان مقام معظم رهبری به امامتجمعه منصوب گردیده و (10) سال امامت جمعه نموده است و تاآخرین روزی که قانون به او اجازه داده است نیز نماز جمعه را اقامهنموده، امروز در صف طولانی رد صلاحیت شدگان است، اما در نقطهمقابل کسانی تأیید شدهاند که در زمان رژیم گذشته سوابق وابستگیداشتهاند و در نظام مقدس جمهوری اسلامی نیز اقدام علیه امنیتداخلی نمودهاند و توسط دادگاه انقلاب اسلامی به چندین سال حبسمحکوم گردیدهاند! کسانی تأیید شدهاند که (رئیس ـ وقت جناب عالی تمام است) مرکزحکومت اسلامی، یعنی فرمانداری را به آتش کشیدند و اقدامشان دررادیوهای بیگانه با آب و تاب بیان شد و منافقین اعلام داشتند اینهانیروهای ما بودهاند! آیا اینگونه کارها موافق اسلام و موازین انقلاباست و امام و شهداء را راضی میکند؟ نه به خدا، این کار بنفع نظام وانقلاب و اسلام نیست. پس بیایید جلو ضرر را بگیرید که از هرجا جلوضرر گرفته شود منفعت است. «الم یأن للذین امنوا ان تخشع قلوبهملذکرالله» والسلامعلیکم و رحمهالله برکاته (عدهای از نمایندگان ـ احسنت) رئیس ـ ناطق بعدی را دعوت بفرمایید. منشی (جلودارزاده) ـ ناطق بعدی جناب آقای جلال جلالیزادهبفرمایید. جلال جلالیزاده ـ اعوذبالله من الشیطان الرجیم ـ بسمالله الرحمنالرحیم «یـا ایها الذین امنوا ان جـاءکم فـاسق بنبأ فتبینوا ان تصیبوا قوماً بجهالهٍفتصبحوا علی ما فعلتم نـادمین» چرا رد صلاحیت شدم؟ آیا بخاطر اتهامهایی بود که آقایان اعلاممیکنند؟ ساواکی، اعتیاد، فساد اخلاقی، فساد مالی، وابستگی بهبیگانگان! اگر این است حق دارند ولی اگر غیر از اینها بود چه پاسخیبرای مردم و افکار عمومی دارند؟ آیا میدانند که باید در روزی یا «یومتبلی السرائر» و روزی که اندامهای انسان به سخن میآیند و حرکات واعمال انسان را افشاء میکنند، پاسخگو باشند! آیا چهار روز حکومتدنیوی و اظهار قدرت با این همه بدنامی در نزد خدا و خلق ارزش دارد؟تصورم بر این است با این همه پیشرفت در زمینههای مختلف بویژه دراطلاعرسانی، هیچگونه مانعی در سانسور حقایق و یا اکاذیب در جهاننمانده است و نمیتوان مردم را فریب داد. اینجانب را به عدم التزام به اسلام و جمهوری اسلامی و وابستگیبه گروههای غیرقانونی متهم کردهاند، علاوه بر اینکه قضاوت را به مردمفهیم و شرافتمند میگذارم، میخواهم توضیحاتی جهت روشن شدنموضوع ارائه بدهم. اینجانب در یک خانواده روحانی پرورش یافتهام و تا جاییکه خبردارم نیاکانم اکثراً از اهل علم و مورد اعتماد مردم بودهاند و مرحومپدرم در سال 1340 بمدت ششماه زندانی و از اولین روحانیونکردستان است که از انقلاب حمایت و با امام راحل مکاتبه داشته استو از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی دفاع کرده است. برادرم روحانیو دانشجوی رشته حقوق دانشگاه تهران بوده است که در سال 1360،در ماه مبارک رمضان، با زبان روزه توسط گروهها شهید شدند و بنده همجانباز (50) درصد میباشم. اینجانب دارای دکترای فقه و حقوقاسلامی و بیش از (10) کتاب درمورد علوم مختلف اسلامی به فارسیتألیف و ترجمه کردهام و چندین مقاله در ارتباط با شخصیتهای بزرگاسلامی مانند حضرت فاطمه و امام حسین ـ علیه السلام ـ نوشتهام. بارهاتاریخ اسلام و نهجالبلاغه را تدریس کردهام. آیا کسی که دارای چنین سابقهای است میتواند التزام به اسلامنداشته باشد؟ آری، کسانی که دین را به دنیا میفروشند و مردم همخوب آنها را میشناسند میتوانند التزام به اسلام نداشته باشند. بندهالتزام به اسلام پیامبر و علی و صحابه و همه مصلحان بزرگ اسلامدارم، ولی خدایا شاهد باش به اسلام طرفدار تحجر، خرافات، بدعت،شرک، تبعیض، خشونت، شکنجه، ضد آزادی، ضد عدالت و ضدحقوق بشر ندارم. (عدهای از نمایندگان ـ احسنت) مردم شریف ایران! اینجانب حاضرم با آقایانی که بنده رارد صلاحیت کردهاند اعلام به مباهله کنم (در همه موارد) تا مشخصشود میزان التزام کدامیک از ما به اسلام بیشتر است؟! اگر آقایان درگفتار خود صادق هستند چرا کسانی را تأیید کردهاند که مسأله دارمیباشند؟ کسانی را تأیید کردهاند که سه ماه پرونده دزدی آنها در اینمجلس حاضر، در نزد بنده بود. چگونه نمایندهای تا زمانیکه در خط آنهابوده ملتزم به اسلام، حزباللهی و متدین بوده، همینکه با برنامههای آنانمخالفت کرد مستوجب همه تهمتها میشود؟ چگونه نمایندهای که دودوره نماینده بود، امروز دارای سوءشهرت شده است؟ امروز ملت ایران مظلوم واقع شده است، بویژه خانوادههای شهداء،آزادگان و جانبازان، امروز نباید اجازه دهیم از خانواده شهداء و ایثارگرانو جانباختگان در راه ملت و اسلام استفاده ابزاری شود. ولی ما نبایداجازه دهیم که افرادی بخاطر منافع خود، شرف، عزت، تاریخ (رئیس ـجناب عالی وقتتان تمام است) و پیشینه این ملت را به حراج گذارند. امروز وظیفه ملی و مذهبی ما اقتضاء میکند در مقابل این ظلمی کهبر ملت رفته است مقاومت کنیم، امروز ملت ایران مظلوم است«فاتقوادعوه المظلوم فانه لیس بینه و بینالله حجابٍ» خدایا شاهد باش که ماپناهگاهی جز ذات مقدس تو نداریم و هدفی جز دفاع از حقوق این ملتمتمدن و فرهیخته نداریم و با هر وسیله قانونی از آزادی و عادلانه بودنانتخابات دفاع میکنیم و نمیگذاریم که بار دیگر شاهنشاهی و انتخاباتفرمایشی در کشوری که هزاران شهید برای آزادی و استقلال و دموکراسیتقدیم کرده است (رئیس ـ وقت جناب عالی تمام است) حاکم شود. امروز دیگر نمیتوان مردم را فریب داد، همچنانکه آبراهام لینکلنگفته است: «برای مدتی میتوان همه مردم را گول زد، برای همیشهمیتوان عدهای را گول زد، اما نمیتوان برای همیشه همه را گول زد» و باردیگر اعلام میکنم کاری نکنید که با دست خود مردم را وادار به تحریمانتخابات بکنید و آن وقت وضع اجتماعی شما در نزد جهانیان مشخصشود و نتوانید هرگز مشروعیتی را در نزد افکار بینالمللی کسب کنید و درضمن قاطعانه از وزیر کشور میخواهم با قاطعیت لیست کاندیداهایصلاحیت شده توسط هیأتهای اجرایی را اعلام کند تا مردم صلاحیتکاندیداها را مشخص کنند و میگویم: «همتی همه الملوک و نفسی نفس حرّتری المذله کفرا و سیعلمالذین ظلموا ای منقلب ینقلبون» والسلام 4 ـ بیانات ریاست محترم مجلس شورای اسلامی درخصوص رد صلاحیت برخی از کاندیداهای مجلس هفتم و اظهارات مداخلهجویانه مقامات آمریکایی در این خصوص رئیس ـ بسمالله الرحمن الرحیم براساس قانون اساسی و بخصوص اصل ششم قانون اساسی،نهادهای نظام بوسیله آراء مردم بوجود میآیند و شکل میگیرند وتأسیس میشوند، همانند انتخابات ریاست جمهوری، انتخاباتخبرگان رهبری، انتخابات مجلس شورای اسلامی و همه پرسی. در رابطه با انتخابات مجلس و نمایندگان قانون اساسی وضعخاصی دارد و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی، امام روی مجلس تکیهخاصی داشت، علت آن هم روشن است. ریاست جمهوری یکنفرانتخاب میشود، خبرگان رهبری جمعی برای مسؤولیت خاصیانتخاب میشوند، اما نمایندگان مجلس هم از نظر تعداد، هم از نظرکیفیت، هم از نظر ارتباط با مردم، هم از نظر مسؤولیت و اختیاراتی کهدارند نهاد مجلس ویژگیها و موقعیت خاصی دارد. لذا امام از ابتداء کهحرکت خودش را شروع کرد یکی از مواردی را که روی آن تکیه میکرداین بود که شما مجلس را تعطیل کردید (آنموقع تعطیل بود) و یاکاپیتولاسیون که تصویب شد، تکیه کرد که مجلس فرمایشی درستکردید که چنین ننگی برای ملت خرید! و در همان سخنرانی (28)دقیقهای خود و اعلامیهاش که او را در رابطه با کاپیتولاسیون به ترکیهتبعید کردند، فرمود اگر یک مجلس زندهای، یک مجلس پویایی، یکمجلس آزادی بود هیچوقت چنین ننگی را نمیخرید و چنین قانونی راتصویب نمیکرد و بعد هم مثال میزند به شخصیتهای ممتازی که درمجالس دیگر در مقابل هجمه بیگانه ایستادند که حاضریم قربانیبشویم و ذلت نخریم و یا اینکه در ماجرای گروگانها امام فرمود آزادیگروگانها متوقف به مصوبه مجلس است، هنوز هم مجلس تشکیل نشدهبود، فرمود مجلس تشکیل بشود و مجلس باید سرنوشت آنها را تعیینکند. با همین چند کلمه که میفرماید مرکز قدرتها مجلس است. یا خود مقام معظم رهبری میفرمایند مظهر اراده و قدرت مردممجلس است. بنابراین مجلسی که امام فرمود باید مدرسها در آنباشند، در مقابل بیگانه بایستد، از آزادی و حقوق مردم دفاع کنند، اینمجلس معلوم است باید دارای چه ویژگیها و خصوصیاتی باشد. متأسفانه از چند سال پیش یک حرکتی شروع شد، برای اینکه آنمجلسی که مردم و عموماً میخواهند شکل نگیرد و بوجود نیاید، از(12) سال پیش قلع و قمع برای انتخابات چهارم شروع شد، وقتیحوادث بعد رخ داد من فکر کردم دیگر درس عبرتی شد و بقولمعروف مؤمن دوبار از یک سوراخ گزیده نمیشود و دیدند که آنخشونت و حذف کردنها چه حوادثی برای جامعه پیش آورد، چه تبعاتسهمگین و سنگینی داشت و مطمئناً دیگر تکرار نمیشود، اما شاهد آنهستیم که باز در مجلس هفتم، مجدداً برنامه مجلس چهارم و بدتر ازمجلس چهارم، انتخابات چهارم دارد تکرار میشود. واقعاً عبرتانگیزاست که آن مجلس را، آن انتخابات را، آن کار را کردند و بسیاری ازحوادث تلخ برای ما پیش آمد، حالا اینطور برخورد میکنند دیگر چهحوادث تلخی برای ما پیش بیاید، دیگر با کرامالکاتبین است و نتایجآن به آنهاییکه باعث آن شدند برمیگردد. فعلاً سخن ما با هیأتهای نظارت است، چرا؟ چون یک مرحله دیگرمانده و آن مرحله شورای محترم نگهبان است که یکشنبه عرض کردم،همه شکایتهایتان را بدهید و باید رسیدگی بشود. من عملکرد نظارت را یکمقداربه محضر شما عرض میکنم، با آمارو ارقام، تا معلوم بشود آقایان دنبال چه چیزی هستند، چه مجلسی رامیخواهند، یعنی روشن بشود. ببینید! (8) هزار نفر (با اندکی) ثبتنام کردند، در این (8) هزار نفر(این نامهای است که آقای وزیر کشور به رئیسجمهور نوشتهاند) منآمار را از نامه وزیر کشور به رئیسجمهور عرض میکنم. (8) هزار نفرثبتنام کردند، در این (8) هزار نفر بیش از (3600) نفر را حذف کردند،حالا چقدر از آنها در هیأت اجرایی بوده بحث آن جداست، آن اندکاست، هیچکس هم از (8) هزار نفر دفاع نمیکند، از یکنفر هم دفاعنمیکند. از سند، از مدرک، هرکجا نباشد انسان دفاع میکند والا با سند ومدرک که باشد اتفاقاً من مدافع هیأت نظارتهای استانی میشوم، مدافع ازنظارت مرکز میشوم، مدافع شورای نگهبان، همانطوریکه دیگرمسؤولین فرمودند میشویم. اما همه چیز براساس سند باشد. حالا آماریکه من میخوانم توجه کنید ببینید چگونه بوده، از این (3600) نفرگفتهاند که (1370) نفر احراز صلاحیت نشدهاند، خوب، پدرت خوب،مادرت خوب، احراز صلاحیت نشد، حالا احراز صلاحیت معنا دارد،مفهوم دارد، بعد به آن میپردازیم، من چه گناهی دارم که آمدهام اسمنوشتهام، هیچ بدی هم شما از من ندارید، شرایط هم دارم، (30) سال سنمن است (البته من الان تقریباً بیشتر از 30 سال هستم) تحصیلات همدارم، شناسنامهام را هم آوردهام، آنهاییکه در قانون شرایط ذکر شدهندارم. خوب، اگر هم بخواهید شما باید بروید جویا بشوید، حداکثر آن،حالا ما فرض میداریم. در تمام قضایا چکار میکنند؟ اگر یک فقیهیبخواهد امور حسبیه به کسی اجازه بدهد، اگر بخواهند یک کسی را امامجماعت کنند، اگر یک کسی را میخواهند که اینقدر حساس است زنپیش او طلاق بدهند، چکار میکنند؟ دو نفر درستی او را مینویسند. بنابراین، این عدم احرازی که اینها میگویند یعنی حقوق اینجمعیت برود، چون شما آنها را نمیشناسید! بعلاوه، اینها چهرههایمعروفی هستند، اینها چهرههایی هستند که در استانها شناخته شدهاند.میشود حقوق یک جمعیتی را به این عنوان از بین برد، احراز نشده!چکار کنیم که احراز بشود، اگر اشکالی دارید، اگر مدرکی دارید بیاییدارائه بدهید. توجه بفرمایید! (1588) نفرشان مراجع چهارگانه چیزی دربارهآنها ننوشتهاند، اینها را رد صلاحیت کردند، (1224) نفر را گفتهاندالتزام عملی به اسلام و قانون اساسی ندارند، واقعاً من اینجا از هیأتهاینظارت یک سؤال میکنم، این رقم، (8) هزار نفر که شما نزدیک بهنصف آن را اینطوری رد کردهاید، یعنی (1600) نفر، اگر بگوییم اینیک نظرسنجی است، اگر خدایناکرده این را ما نظرسنجی حسابکنیم، بگوییم (1228) نفر اصلاً اعتقادی به اسلام ندارند، واقعاً جامعهما این است؟ اگر این را رادیوهای بیگانه میگفتند، اگر این را بعضی ازافراد افراطی میگفتند، اینقدر افرادی را گفتند نظرسنجی معنایش ایناست، بروند از افراد مختلف، این هم تازه نخبهها بودند، امام جماعتهابودند، جانبازان بودند، دانشگاهیها بودند، تحصیلکردهها بودند، اگردیگران این کار را کرده بودند چه مقالاتی نوشته میشد، چه هیاهوییمیشد؟ یعنی مردم اینطوری از اسلام برگشتهاند؟ یعنی مردم اینطوریاز ولایت فقیه برگشتهاند؟ مردم اینطوری از قانون اساسی برگشتهاند؟این یک نظرسنجی است دیگر!