بِسْم‌ِاللهِ الرَّحْمن‌ِ الرَّحیم جلسه یازدهم 17 تـیـــرمــاه 1383 هجری‌شمسی (11) 18 جمادی‌الاول 1425 هجری‌قمری مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی دوره هفتم ـ اجلاسیه اول1384 ـ 1383صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز چهارشنبه هفدهم تیرماه 1383 فهرست مندرجات : 1 ـ اعلام رسمیت و دستور جلسه.2 ـ تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید.3 ـ ناطقین قبل از دستور آقایان: عماد افروغ، محمود محمدی،غلامرضا میرزایی و شاهین محمدصادقی.4 ـ تذکرات نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی به مسؤولان‌اجرایی کشور.5 ـ تذکرآیین‌نامه‌ای آقایان: محمد قمی و موسی‌الرضا ثروتی‌نمایندگان محترم پاکدشت و بجنورد.6 ـ انتخاب آقایان: محمدحسین نژادفلاح و موسی‌الرضا ثروتی بعنوان‌ناظر در شورای عالی حقوق و دستمزد.7 ـ انتخاب آقایان: عبدالرضا مصری، محمد خوش‌چهره‌جمالی وابوالفضل کلهر بعنوان ناظر در شورای عالی توسعه صادرات غیرنفتی.8 ـ قرائت نامه ریاست محترم جمهوری درخصوص معرفی آقای‌محمدحسین شریف‌زادگان بعنوان وزیر رفاه و تأمین اجتماعی.9 ـ انتخاب آقایان: محمدرضا امیرحسن‌خانی، انور حبیب‌زاده‌بوکانی ومحمد عباسی از اعضای کمیسیونهای اجتماعی، اقتصادی و برنامه وبودجه و محاسبات بعنوان ناظر در کمیته تنظیم و ایجاد تعادل در بازار ارز.10 ـ انتخاب آقایان: عادل آذر و سیدجلال حسینی از اعضای کمیسیون‌برنامه و بودجه و محاسبات و اقتصادی بعنوان ناظر در هیأت عالی‌واگذاری سهام.11 ـ انتخاب آقایان: محمدهادی ربانی و حسین مظفر بعنوان ناظر درشورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.12 ـ انتخاب آقای علی سرافرازیزدی از کمیسیون آموزش و تحقیقات وآقای مرتضی‌فضلعلی از کمیسیون اجتماعی بعنوان ناظر در هیأت عالی‌گزینش.13 ـ انتخاب آقایان: عوض حیدرپور و نورالدین پیرمؤذن بعنوان ناظردر شورای‌عالی آموزش مداوم جامعه پزشکی.14 ـ انتخاب آقای محمدقلی حاجی‌ایری بعنوان ناظر در کمیسیون‌تعیین سهمیه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از مشمولان‌وظیفه.15 ـ اعلام وصول طرح اصلاح ماده (5) قانون تنظیم بخشی از مقررات‌مالی دولت با قید یک‌فوریت و رد فوریت آن.16 ـ اعلام وصول (6) فقره لایحه، (1) فقره طرح و (2) فقره سؤال.17 ـ قرائت بیانیه نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در حمایت‌از بیانات مقام معظم رهبری در همدان.18 ـ قرائت نامه نمایندگان محترم مجلس به ریاست محترم قوه‌قضائیه درخصوص اقامه دعوی علیه صدام.19 ـ اسامی غائبین و تأخیرکنندگان.20 ـ اعلام ختم جلسه و تاریخ تشکیل جلسه آینده. «جلسه ساعت هشت و سی و چهار دقیقه به ریاست آقای غلامعلی حدادعادل رسمیت یافت»اداره تدوین مذاکرات مجلس شورای اسلامی 1 ـ اعلام رسمیت و دستور جلسه رئیس ـ بسم‌الله الرحمن الرحیم جلسه با حضور 229 نفر رسمی است، دستور جلسه را قرائت‌بفرمایید. منشی (قربانی) ـ بسم‌الله الرحمن الرحیم دستور جلسه یازدهم روز چهارشنبه هفدهم تیرماه 1383هجری‌شمسی مطابق با هجدهم جمادی‌الاول 1425 هجری‌قمری: 1 ـ انتخاب دونفر از اعضای کمیسیون اجتماعی بعنوان ناظر درشورای‌عالی حقوق و دستمزد (موضوع ماده «18» قانون نظام هماهنگ‌پرداخت کارکنان دولت مصوب 13/6/1370). 2 ـ انتخاب سه نفر از کمیسیونهای اقتصادی، برنامه و بودجه ومحاسبات و اجتماعی بعنوان ناظر در شورای‌عالی توسعه صادرات‌غیرنفتی (موضوع ماده «117» قانون برنامه پنجساله سوم). 3 ـ انتخاب سه نفر از اعضای کمیسیونهای اجتماعی، اقتصادی وبرنامه و بودجه و محاسبات بعنوان ناظر در کمیته تنظیم و ایجاد تعادل دربازار ارز (موضوع تبصره «1» ماده «86» قانون برنامه پنجساله سوم). 4 ـ انتخاب دونفر از اعضای کمیسیون برنامه و بودجه و اقتصادی‌بعنوان ناظر در هیأت‌عالی واگذاری سهام (موضوع بند «و» ماده «13»قانون برنامه پنجساله سوم). 5 ـ انتخاب دونفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی بعنوان ناظردر شورای نظارت بر سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(موضوع ماده «1» قانون نحوه اجرای اصل «175» قانون اساسی). 6 ـ انتخاب یکنفر از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات و یکنفراز اعضای کمیسیون اجتماعی بعنوان ناظر در هیأت‌عالی گزینش (موضوع‌بند «4» ماده «4» قانون گزینش معلمان و کارکنان آموزش و پرورش وکارکنان سایر وزارتخانه‌ها و سازمانها و مؤسسات و شرکتهای دولتی). 7 ـ انتخاب دونفر از کادر پزشکی با معرفی کمیسیون بهداشت ودرمان بعنوان ناظر در شورای‌عالی آموزش مداوم جامعه پزشکی(موضوع بند «7» ماده «3» قانون آموزش مداوم جامعه پزشکی). 8 ـ انتخاب یکنفر از اعضای کمیسیون بهداشت و درمان بعنوان‌ناظر در کمیسیون تعیین سهمیه وزارت بهداشت، درمان و آموزش‌پزشکی از مشمولان وظیفه (موضوع تبصره «1» ماده «1» قانون تشکیل‌پیام‌آوران بهداشت). 9 ـ انتخاب دو نفر از اعضای کمیسیون اقتصادی و برنامه و بودجه‌و محاسبات بعنوان ناظر در شورای پول و اعتبار (موضوع بند «ی» ماده«83» قانون برنامه پنجساله سوم). 10 ـ انتخاب دونفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی بعنوان‌ناظر در ستاد نظارت بر حسن اجرای قانون واگذاری سهام به ایثارگران(موضوع بند «ه » ماده «7» قانون نحوه واگذاری سهام دولتی متعلق به‌دولت به ایثارگران و کارگران). 11 ـ انتخاب یکنفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی بعنوان‌ناظر در هیأت نظارت بر چاپ انواع تمبر، اوراق و اسناد رسمی(موضوع ماده «46» قانون محاسبات عمومی). 12 ـ انتخاب دونفر از نمایندگان استان خراسان و یکنفر ازنمایندگان استان سیستان و بلوچستان بعنوان ناظرین بر حسن اجرای‌قانون تأمین اعتبار کنترل و انسداد مرزهای شرقی (موضوع تبصره «3»ماده واحده قانون تأمین اعتبار کنترل و انسداد مرزهای شرقی). 2 ـ تلاوت آیاتی از کلام‌الله مجید رئیس ـ تلاوت کلام‌الله مجید. (آیات (128 ـ 125) از سوره مبارکه «النحل» توسط قاری محترم‌آقای مسعود گرجی تلاوت گردید) اَللّهُم‌َّ صَل‌ِّ عَلی' مُحَمَّدٍ وَ آل‌ِ مُحَمَّدٍاَعُوذُ بِاللهِ مِن‌َالشَّیْطان‌ِ الرَّجیم‌ْ ـ بِسْم‌ِاللهِ الرَّحْمن‌ِ الرَّحیم‌ِاُدْع‌ُ اِلی'سَبیل‌ِ رَبِّک‌َ بِالْحِکْمَه‌ِ وَ الْمَوْعِظَه‌ِ الْحَسَنَه‌ِ وَ جادِلْهُم‌ْ بِالَّتی هِی‌َ اَحْسَن‌ُ اِن‌َّ رَبَّک‌َ هُوَ اَعْلَم‌ُ بِمَن‌ْ ضَل‌َّ عَن‌ْ سَبیلِه‌ِ وَ هُوَ اَعْلَم‌ُ بِالْمُهْتَدین‌َ * وَ اِن‌ْ عـاقَبْتُم‌ْ فَعـاقِبُوا بِمِثْل‌ِ مـاعُوقِبْتُم‌ْ بِه‌ِ وَلَئِن‌ْ صَبَرْتُم‌ْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصّـابِرین‌َ * وَاصْبِرْ وَ مـاصَبْرُک‌َ اِلاّ'بِاللهِ وَ لا'تَحْزَن‌ْ عَلَیْهِم‌ْ وَ لا'تَک‌ُ فی ضَیْق‌ٍ مِمّـا یَمْکُرُون‌َ * اِن‌َّاللهَ مَع‌َالَّذین‌َ اتَّقَوْا وَ الَّذین‌َ هُم‌ْ مُحْسِنُون‌َ *(صَدَق‌َاللهُ الْعَلی‌ُّ الْعَظیم‌ْ ـ حضار صلوات فرستادند) رئیس ـ از آقای گرجی، قاری محترم، نفر اول مسابقات بین‌المللی‌مالزی در رشته قرائت قرآن مجید تشکر می‌کنم. 3 ـ ناطقین قبل از دستور آقایان: عماد افروغ،محمود محمدی، غلامرضا میرزایی و شاهین‌محمدصادقی رئیس ـ ناطقین قبل از دستور را دعوت بفرمایید. منشی (سبحانی‌نیا) ـ بسم‌الله الرحمن الرحیم ناطقین قبل از دستور امروز عبارتند از: ـ جناب آقای عماد افروغ نماینده محترم تهران، ری، شمیرانات واسلامشهر. ـ جناب آقای محمود محمدی نماینده محترم آباده. (که هر کدام ده دقیقه وقت دارند) ـ جناب آقای غلامرضا میرزایی نماینده محترم بروجن. ـ جناب آقای شاهین محمدصادقی نماینده محترم کازرون. (که هر کدام پنج دقیقه وقت دارند) جناب آقای دکتر افروغ بفرمایید. رئیس ـ جناب آقای افروغ! یک لحظه توقف کنید. من از دوستان‌درخواست می‌کنم موقعی که ناطقان قبل از دستور سخنرانی می‌کنندتوجه کنند. این رسم را ان‌شاءالله از مجلس هفتم آغاز کنیم که نطق قبل‌از دستور کم اهمیت نیست. بنابراین از دوستانی که در مجلس‌می‌چرخند، من درخواست می‌کنم در جای خودشان قرار بگیرند ومجلس را رسمی بشناسند و عنایت به سخنان ناطقان قبل از دستورداشته باشند، ببخشید. جناب عالی آغاز بفرمایید. عماد افروغ ـ بسم‌الله الرحمن الرحیم با کسب اجازه از هیأت رئیسه و نمایندگان محترم. اول اسفند ماه 1382 کنشی تاریخی از سوی مردم مسلمان وانقلابی و سرآغاز بازگشت به گفتمان انقلاب اسلامی و لایه‌های تو درتوی آن، یعنی تفکر صدرایی، اسلام‌گرایی، عدالتخواهی، حفظ‌استقلال، تحقق تمام‌عیار شعارهای آزادی، جمهوری اسلامی و التزام‌به قانون اساسی است و این بازگشت بیانگر انزجار مردم از فاصله‌گیری‌تدریجی مقامات رسمی از شعارها و آرمانهای انقلاب در قالب توسعه‌سیاسی یکسویه، بیگانه با فرهنگ، شتابان و لیبرالیسمی است که خودمولود توسعه اقتصادی یکسویه، بیگانه با فرهنگ، شتابان و پراگماتیزم‌سالهای پس از جنگ تحمیلی است. شکر خدای را عزوجل که بار دیگر در تاریخ معاصر ایران شاهدیکچنین بازگشت و رجعت هوشمندانه‌ای هستیم. اما براستی علت‌فاصله‌گیری عملی و بعضاً شعاری (15) ساله اخیر از روح و جوهرانقلاب اسلامی چیست و هم‌اکنون در کدام جایگاه قرار گرفته‌ایم ورسالت ما چیست؟ نگارنده علت این فاصله‌گیری را در وضعیت نقد پس از جمهوری‌اسلامی می‌داند. می‌توان دوره‌های نقد جمهوری را به سه دوره تقسیم کرد: ـ از 1357 تا 1368 (یعنی پایان جنگ تحمیلی). ـ از 1368 تا 1376. ـ از 1376 تا کنون. دوره اول را می‌توان دوره نقد در چارچوب یا نقد درون گفتمانی‌دانست. در این دوره سلیقه‌های مختلف در قالب فقه سنتی و فقه پویا،عدالت فردی و اجتماعی، احکام فرعی و احکام حکومتی، اقتصاد آزادو اقتصاد با برنامه و امثال‌ذلک مطرح بود. اما این اختلاف سلیقه‌ها درچارچوب گفتمان انقلاب اسلامی صورت می‌گرفت. حضرت امام ـ رضوان‌الله تعالی‌علیه ـ در پاسخ به نامه یکی ازروحانیان تمام اختلافها را اختلاف در روش می‌دانستند که درچارچوب و اهداف مشترک صورت می‌گیرد. حتی در این دوره ایشان‌تخطئه را نیز موجب سازندگی دانستند. البته از سالهای 63 به اینطرف‌رگه‌هایی از روشنفکری لیبرال در خفا و غیر آشکار فعالیت می‌کرد که این‌فعالیت پس از شکل‌گیری دوره دوم بصورت رسمی و فراگیر و با استفاده‌از امکانات دولتی و در مراکز تحقیقاتی وابسته به دولت دنبال می‌شد. دوره دوم را می‌توان دوره سکوت و توجیه دانست. در این دوره‌بنام سازندگی شاهد برنامه‌هایی ناسازگار با انقلاب اسلامی در قالب‌توسعه اقتصادی غیرفرهنگی، شتابان و یکسویه هستیم. سیاستهای‌تعدیل ساختاری و مغایر با عدالت اجتماعی و حاکمیت عملگرایی وفاصله‌گیری از آرمانهای انقلاب اسلامی، از جمله ساده زیستی و توزیع‌امکانات دولتی بین مدیران و مقامات رسمی و توجیه ایدئولوژیک‌رانت‌جویی و سیاست‌زدایی از اقتصاد و تلاش درجهت سیاست‌زدایی‌از کشور و به سخره گرفتن بسیاری از آرمانهای انقلابی آنهم توسط‌افرادی که زمانی تمام محبوبیت خود را مرهون همین شعارها بودند ازنشانه‌ها و مشخصات این دوره است. از سوی دیگر فعالیت جریان روشنفکری لیبرال در این دوره نضج‌می‌گیرد و بصورتی جمعی و سازماندهی شده و با استفاده از امکانات‌رسمی دنبال می‌شود. طرح حلالیت از یکی از روشنفکران معاصر باردیگر پیوند تاریخی افراط و تفریط را تداعی می‌کند. این افراط و تفریط‌می‌تواند بیانگر نسبت تاریخی تفکرات سوسیالیستی و لیبرالیستی نیزدر کشور باشد که در دهه معاصر می‌توان در چندین مقطع شاهد آن بود.انقلابیون و افراطیون و مدافع سیاستهای سوسیالیستی دیروز جزومدافعان سیاستهای لیبرالیستی امروز می‌شوند. اینکه در هر دوره نیزگفتمان غالب جهانی در مواضع اینان تأثیرگذار است بیانگر میزان‌استحکام و ثبات مواضع اینان است. دوره سوم را می‌توان نقد خارج از چارچوب و پس روی و بازگشت‌به دورانی، یعنی دوران مشروطه دانست که اگر ویژگی مثبتی هم در این‌دوران وجود داشته است، انقلاب اسلامی آن را هضم کرده بود. اگر دردوره دوم، توسعه اقتصادی بیگانه با فرهنگ و یکسویه و شتابان بود،در دوره سوم نیز با توسعه سیاسی بیگانه با فرهنگ، یکسویه و شتابان‌مواجه هستیم. هر دو از یک الگو تبعیت می‌کردند و درواقع این توسعه‌سیاسی با آن خصلتهای خاص، مولود و نتیجه منطقی آن توسعه‌اقتصادی با آن خصلتهای خاص بوده است. اگر در مشروطه بحث آزادی، دموکراسی، حکومت قانون ومشروط کردن اختیارات دولت، تفکیک قوا و قانون اساسی و برابری‌حقوقی مطرح بود انقلاب اسلامی توانسته بود با پیوند این بحثها باهویت فرهنگی و تاریخی و غربال کردن آنها با آموزه‌های اسلامی ضمن‌فعال کردن ظرفیتهای فرهنگی و اسلامی در این زمینه هزینه‌های‌پذیرش آنها را به حداقل برساند. بعلاوه مبانی معرفتی و نظری‌سکولاریستی و اومانیستی منورالفکران مشروطه عملاً شعارهای فوق‌را بی‌ریشه و با هزینه‌های مخرب اجتماعی روبرو می‌ساخت که‌کودتای (29) اسفند 1329 مؤید این نکته است. طرح شعارهایی بدون توجه به شرایط فرهنگی و تاریخی و قابلیتهاو توفیقات بدست آمده در سالهای پس از انقلاب اسلامی از سوی‌جریانهایی پس از دوم خرداد درواقع حاکی از عدم فهم صحیح این‌قابلیتها و توفیقات و تصنعی کردن و یکسویه کردن فضای اجتماعی‌کشور بوده است. در این دوره است که با جاه‌طلبیهای تاریخی شاهدحالتی نادر و استثنایی در درون نظام هستیم و آن ظهور اپوزیسیون‌درون سیستمی در حاکمیت است. شاهد آن هستیم که عده‌ای در بدنه‌نظام سیاسی و مراکز حساس تصمیم‌گیری و اجرایی رخنه می‌کنند واصل نظام را به چالش می‌کشند. طرح مواردی مثل خروج از حاکمیت،فروپاشی اجتماعی، استعفای دستجمعی و تحصن نمایندگان همه دراین راستا معنادار هستند. چگونه می‌توان در بخشی از نهادهای رسمی وابسته به یک گفتمان‌رخنه کرد و اصل آن را به چالش کشید. گفتمان رقیب تنها در عرصه‌عمومی معنا می‌دهد و نه در نهادهای وابسته به گفتمانی خاص. اگر کسی‌می‌خواهد در مقام اپوزیسیون فعالیت کند باید در عرصه عمومی‌اندیشه‌های خود را عرضه کند و در صورت استقبال از این اندیشه‌هاتوسط افراد و گروههای مختلف زمینه برای جنبش اجتماعی ونهادسازیهای متناظر فراهم خواهد شد. بهرحال واقعیت آن است که باتوجه به جوهر انقلاب اسلامی وآرمانهای آن، هر گفتمانی نیز نمی‌تواند در نقادی جمهوری اسلامی‌موفق باشد. نقدی موفق خواهد بود که از جنس خود انقلاب باشد و براین اساس به ارزیابی کامیابیها و ناکامیهای نظام مستقر بنشیند. گفتمان‌لیبرالیسم باتوجه به ماهیت انقلاب اسلامی و فرهنگ و هویت ایرانی نه‌در چارچوب رسمی نظام و نه در عرصه عمومی جواب نمی‌دهد و بااستقبال روبرو نخواهد شد و ایکاش این دسته از روشنفکران لیبرال ازتاریخ درس می‌گرفتند و اولاً روشنفکری را مفهوم‌شناسی و تبارشناسی‌می‌کردند و از نقش عدالتخواهی آن غافل نمی‌شدند و ثانیاً به متغیرهای‌زمینه‌ای و زیرساختاری‌ایران برای پیشبرد اهداف خویش توجه‌می‌کردند. توجه به متغیرهای زمینهای فرهنگی و تاریخی و مربوط به عرصه‌زیست‌جهان مردم نیر نباید صرفاً ابزاری باشد. الگوی روشنفکری ماباید متناسب با این شرایط باشد، شرایط را فهم کند، حساسیتها وارزشها و نیازها را بشناسد، با زبان آنها آشنا باشد و سخن بگوید و اگرمی‌خواهد با خرافه‌ای، اخلاقی و ارزشی در این فرهنگ مقابله کند،باید مقابله‌ای از جنس کلیت آن باشد. باید پوسته‌ای و چارچوبی ازفرهنگ و سنت را بپذیرد و از درون و با تکیه بر قابلیتها و ارزشهای‌جمعی مثبت آن به مبارزه با ضعفها و کاستیهای آن برود. رمز موفقیت روشنفکران سنت‌گرا و اسلام‌گرای انتقادی با طرح‌بازگشت به خویشتن خویش و روشنفکران نسل چهارم نوظهور با همان‌صبغه، اما عمیق‌تر و به روزتر در همین درک نهفته است. شمشیر علیه‌فرهنگ و سنت کشیدن دیر یا زود به شمشیر کشیدن سنت علیه این‌دسته از نخبگان می‌انجامد. چه این نخبگان در بدنه نظام رخنه و نفوذکرده باشند و چه در عرصه عمومی فعال باشند. مردم در سالهای اخیر دو کنش تاریخی از خود نشان دادند. یکی درنهم اسفند ماه 81 و دیگری در اول اسفندماه 82. کنشی متناسب وهمخوان با کنش انقلاب اسلامی. اما قطع نظر از واکنشهای مقطعی وبعضاً متلون سیاسی گروههای مخاطب رسمی و غیر رسمی بنظرمی‌رسد تعلقات فکری، پیوندها و روابط گروهی و تشکیلاتی، وامداریهاو بهره‌مندیهای مختلف از رابطه قدرت ـ ثروت، تأثیرپذیری از القائات‌و انحرافات شبکه‌ای مختلف، دل به حمایتهای عاطفی، فکری وسیاسی بیگانگان سپردن، گرفتن نشانه‌های غلط و عدم درک صحیح‌جریانات تاریخی و سمت و سوی آن، کیش شخصیت و جاه‌طلبیهای‌تاریخی، عدم درک صحیح از موقعیت و جایگاه خود و برآورد بیش ازحد از توان فکری و جاذبه‌های خود، عدم فهم عمیق از طرفداران وهواداران خود آنقدر گسترده و عمیق باشد که کماکان در چنبره تارهای‌خودتنیده گرفتار باشند و به اصلاح مواضع خود نپردازند. در این بین به غفلت روشنفکری متکی به انقلاب اسلامی در دوره‌دوم و عدم آگاهی‌بخشی به مردم و عدم نقادی از شرایط وقت به ویژه‌توسط گروههای مرجعی که ریشه در زیست جهان مردم دارند و تأثیرش‌در گرایش چند صباح مردم به گروههای حاکم در دوره سوم نیز بایداشاره کرد. بهرحال تحت هر شرایطی حضور این دسته از روشنفکران‌در عرصه نقادی ضروری است. چه در شرایط ضعفها و کاستیها و چه‌در شرایط قوتها و کارآمدیها. نظام مستقر همواره نیازمند بازتولیدمشروعیت است و این مشروعیت هم صرفاً جنبه ذهنی یا عینی ندارد.کارآمدی و پاسخگویی یک نظام باید همواره مورد بازبینی و داوری‌قرار گیرد. از سوی دیگر از توانمندی و فعلیت نظام در پاسخگویی به‌نیازها و مشکلات نیز باید دفاع ایدئولوژیک کرد. نکته پایانی آنکه با انتخابات مجلس هفتم، جامعه ما وارد یک‌دوراهی شده است. انتخاب یکی از این راهها در سرنوشت آینده کشورو تداوم انقلاب اسلامی بسیار تعیین‌کننده خواهد بود. چون این‌انتخابات از جنس انقلاب اسلامی بوده است، طبیعی است بهترین‌چارچوب نقد برای آن، نقد درون گفتمانی دهه اول انقلاب با پایبندی ووفاداری به جوهر آن است. کمااینکه فضای عمومی و سیاسی کشور نیزعمدتاً حاکی از گرایش به این نوع از نقد است. اما بازگشت به دوره‌دوم، یعنی دوران سکوت و توجیه یا نگرشهای پراگماتیستی و ابزارگرایانه بار دیگر ما را به نقد برون گفتمانی با پیامدی بسیار مخرب‌خواهد کشاند. شکل‌گرایی، جزءنگری و غفلت از نگاههای ساختاری،انفعال‌گرایی در برخورد با وظایف نمایندگی و عدم ارائه طرحهای‌دقیق، جامع، کارشناسانه و کلان‌نگر و عدم نگرش موضوعی درچارچوب فعالیتهای کمیسیونهای تخصصی و گرفتار شدن در چنبره وحصار دستگاههای مشمول نظارت و لوایح پیشنهادی آنان از آفاتی‌است که مجلس هفتم را تهدید می‌کند و از هم‌اکنون باید برای مقابله باآن چاره‌اندیشی کرد. بدون تردید توجه به حقوق جامع شهروندی، اعم از فردی، گروهی‌و اجتماعی و تحقق توسعه همه‌جانبه و بومی همراه با آمایش سرزمین وهمسویی توسعه روستایی و توسعه شهری، منوط به برخورد فعال بالایحه چهارم توسعه است. انطباق این لایحه با چشم‌انداز و سیاستهای‌کلی و (52) گانه حاکم بر این برنامه و همچنین انطباق با قانون اساسی‌از ضرورتهای فوری و جدی مجلس هفتم است. توجه به روح وپارادایم حاکم بر این برنامه و (رئیس ـ آقای دکتر وقت شما تمام است)نگاهی کلان‌نگر به آن و تغییر نگاه ابزارگرایانه و اقتصادی آن به فرهنگ‌و همچنین تغییر سمت و سوی شبه نئولیبرالیستی و پسماندگی‌سرمایه‌داری پیرامونی آن بسوی چارچوب فضای حاکم بر قانون‌اساسی و رسالت انقلاب اسلامی بویژه اصول (3)، (28)، (29)،(31)، (43)، (44)، (48)، (49) و (81) قانون اساسی از لوازم این‌انطباق است. والسلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته رئیس ـ تشکر می‌کنم، ناطق بعدی را دعوت بفرمایید. منشی (سبحانی‌نیا) ـ ناطق بعدی جناب آقای دکتر محمودمحمدی هستند، بفرمایید. محمود محمدی ـ بسم‌الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض تسلیت به مناسبت ایام وفات بانوی آفتاب، ستون‌خیمه بیت رسالت و آیینه گردان عشق و محبت و وفاداری، حضرت‌زهرای مرضیه اطهر ـ سلام‌الله علیها ـ به مردم عزیز، رهبر فرزانه وهمکاران ارجمند، سخنانم را آغاز می‌کنم. حمد و سپاس رب الارباب را که توفیق خدمتگزاری به مردم‌شریف در فضایی عطرآگین از ایثار شهیدان را به ما ارزانی داشته و ما رامیراث دار زحمات پیر فرزانه و معمار بزرگ انقلاب اسلامی، حضرت‌امام خمینی ـ رحمه‌الله علیه ـ (حضار صلوات فرستادند) قرار داده که‌امیدواریم چنین افتخار و بار امانتی را در ظل‌ّ توجهات امام عصرـ ارواحنا له‌الفدا ـ و دعای خیر رهبرمان با صداقت و سختکوشی بتوانیم‌به سرمنزل مقصود برسانیم. امروز در هزاره سوم میلادی و در عصر دانایی و دانشبری مفاهیم‌امنیتی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی بشدت درحال تغییر بوده و به‌سرعت و در عین پیچیدگی، ساختارهای حاکمیتی و نظامهای اجتماعی‌را متأثر می‌سازد. درک صحیح و روزآمد و استفاده بهینه و کارآمدهمراه با حفظ مفاهیم مورد توجه انقلاب اسلامی نظیر معنویت وکرامت انسانی که خلا امروز جهان است و ارزشهای صحیح اجتماعی‌برای برون رفت از چالشهای پیش روی دنیای امروز در کشور ما یکی‌از ضروری‌ترین راهبردهایی است که بایستی حاکمیت در همه شؤون‌خود اعم از سیاستگذاری، حوزه تقنینی و اجرایی به آن بپردازد وهرگونه غفلت از آن قطعاً در امانتداری و حفظ نظام اسلامی که به‌فرموده امام عزیز «اوجب واجبات است» بدون تعارف حاکی از عدم‌تدبیر در مملکت داری است. ما در آغاز قرن بیست و یکم با دگرگونیهای دامنه‌دار اجتماعی چون‌جهانی شدن و پیدایش اقتصاد نوین مبتنی بر دانش و ظهور سیاستی‌مبتنی بر علم مواجه هستیم که اگر قصد داریم متحول شویم و جایگاه ونقش متناسب با اهمیت و لیاقت خود را به اثبات برسانیم، درچارچوب واقعیتها و نظریه‌های موجود جهانی دو رهیافت پیش‌روداریم. رهیافت جامعه‌محور و رهیافت نخبه‌محور. تحول در شخصیت‌و جامعه ایرانی که از انقلاب شکوهمند اسلامی آغاز شد می‌تواند همه‌ابعاد زندگی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را در بر گیرد. مشروط‌براینکه ما بعنوان مسؤولین بتوانیم تطابقی بین مفهوم ارزشی و مفهوم‌توسعه‌ای بوجود آوریم تا نسل جوان ما با کوله‌بار ارزشها به سمت‌آینده‌ای متفاوت اما مقبول به پیش برود. حرکت به جلو یک ضرورت است و حرکت به جلو نمی‌تواند بافرآیند تضادآمیز مواجه نباشد. مهم این است بگونه‌ای عمل کنیم که‌نسل جوان ما دچار تناقض و تناقض شناخت نشود و از ارزشهایی که مابخاطر آنها جنگیده‌ایم، نظیر آزادی، استقلال، اعتماد به نفس و نظام‌مقدس جمهوری اسلامی روی بر نتابد. بدیهی است هر جامعه سنتی درمسیر فرآیند صنعتی شدن مشمول تغییراتی می‌شود. لیکن مهم این‌است بگونه‌ای از این چالش عبور کنیم که ارزشهای پایدار، عقلانیت ونهادها و نظم اجتماعی آسیب نبیند، بلکه تقویت شود. ما به دنبال نوآوری و حیات معقول هستیم و حرفهای جدید برای‌جهانیان داریم. جهانیان نیز این حقیقت را پذیرفته‌اند، اما ما نیز بایدبپذیریم با روشهای کهنه که با سنتهای رفتار جهان امروز تطابق ندارد به‌سرمنزل مقصود نخواهیم رسید. ما باید بیاموزیم چگونه تغییرات وتفاوتها به خود باختگی و در نهایت به عمله استعمار مدرن شدن‌نینجامد تا بتوانیم با روش معاشرت جدید، افکار و ایده‌هایمان را به‌دنیا و بشر تشنه معنویت منتقل کنیم. ما می‌خواهیم جامعه را چگونه‌مدیریت کنیم؟ ما چگونه انسانی را می‌خواهیم پرورش دهیم؟ رهیافت‌جامعه محور، رهیافت مسؤولیت‌پذیر با نظام قانونی و پاسخگویی به‌مردم است که قدرت را نهادینه می‌کند و رهیافت نخبه‌گرایانه، رهیافتی‌شایسته سالار با نظام مدیریتی کارآمد است که گردش قدرت و ثروت وقدرتمند شدن جامعه و دولت را تضمین می‌کند، مشروط براینکه به‌مسیر غلط شخصیت‌کشی هدایت نشود و ذخایر انقلاب را حفظ کند. اگر فرهنگ ژورنالیستی غربی بر جامعه ما حاکم شود، نه تنهافرهنگ سیاسی مبتنی بر دین محوری و قانونمداری را تضعیف‌می‌کند، بلکه با تغییر نگرش اصیل ما از جمع‌گرایی و منافع ملی به‌فرد گرایی و individualism یا منفعت گرایانه امروز روی می‌آورد. روندکمالی ما را متوقف می‌سازد و این نه رهیافت جامعه محور است و نه‌رهیافت نخبه محور. از طرفی ما با جوانان و نسل پرشوری طرفیم که سکانداران قدرت‌این مرز و بوم در آینده‌اند و باید بسترها را بگونه‌ای نهادینه کنیم وتعلیم و تربیت را چنان ارزش‌گذاری نماییم تا نسل جدید بتواند تصمیم‌بگیرد و آینده را بسازد و این در عین حالیکه نخبگانه محور است،جامعه محور است. ما طی چند دوره انتخابات، مردم‌سالاری دینی را به اثبات‌رسانده‌ایم، اما باید بپذیریم مردم از جنجال سیاسی و شعار بدون‌پشتوانه عملی خسته‌اند و عمل‌گرا هستند. باید مراقب باشیم رفتار وگفتمان آنارشیستی و منفعت‌گرایانه در جامعه رشد نکند و اسراف وحیف و میل و تجمل‌گرایی کنترل شود، در غیراینصورت مردم را ازدست خواهیم داد. ابزارهای حکومتی باید بطور منطقی شفاف و واقع‌گرایانه عمل کندتا بحران هویت و شخصیت نسل جدید ما را تهدید نکند. خط قرمز مامنافع ملی و بقاء مملکت ماست و هیچکس حق ندارد آن را موردتعرض قرار دهد. مصونیت نظام به رعایت این اصل بستگی دارد و بایدهمه ما مواظب باشیم به خون شهیدان و نهضت امام راحلمان خیانت‌نکنیم و من همچون شما همکاران عزیز که بنا به اصل (67) قانون‌اساسی قسم خورده‌ایم تا حافظ مبانی جمهوری اسلامی ایران باشیم،اعلام می‌کنم هرگز تضعیف نظام را نخواهم پذیرفت و با تمام وجوددرجهت بقای نظام و حفظ منافع ملی و پیشرفت و تعالی این ملت‌بزرگ گام برخواهم داشت و براساس این دکترین از دولت محترم‌می‌خواهم مطابق اصول (28) و (29) قانون اساسی، برای همه مردم‌شریف ایران امکان اشتغال و تأمین اجتماعی، اعم از بازنشستگی زن ومرد، بیکاری و پیری را تأمین و تضمین نماید. از قوه قضائیه می‌خواهم بنا به اصل (156) قانون اساسی درجهت‌احیای حقوق عامه و گسترش عدل و آزادیهای مشروع و اقدامات لازم‌برای پیشگیری از وقوع جرم و تعقیب مجازات مجرمین و تبهکاران‌اقتصادی و قاچاقچیان همت گمارد و اجازه ندهد تبعیض و فقر وبیکاری و در نهایت آسیبهای اجتماعی بر جامعه ما حاکم شود که شیخ‌مصلح‌الدین سعدی شیرازی فرموده است: «سه چیز پایدار نماند؛ مال‌بی‌تجارت، علم بی‌بحث و ملک بی‌سیاست». من بنا به تجربه حرفهای و دانشگاهی‌ام بعنوان یک دیپلمات درعرصه سیاست خارجی و چالشهایی که پیش روی کشور ما قرار داردهشدار می‌دهم. هشدار نه برای نگرانی از سیاستهای خصمانه و تهدید وتحریمی که ما طی یکربع قرن گذشته از دل تهدیدها و تحریمهاروئیده‌ایم، بلکه از این جهت که عدم انسجام درونی و تشتت و تفرقه،ما را در تبدیل اهمیت ایران اسلامی به قدرت و کسب جایگاه درمنطقه و جهان محروم ساخته و می‌سازد. شبکه قدرت جهانی منافع و امنیت خود را درجهت ناهمسویی بامنافع و امنیت ملی ما قرار داده است، چرا که ما لیاقت و شایستگی‌احراز جایگاه برتر در منطقه را داریم. در این شرایط حساس که دشمن‌درب خانه ماست، به فرزانگی مضاعف نیازمندیم. تنها انسجام و اقتدارملی است که می‌تواند آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای و اروپائیان رامتقاعد سازد که ما برای برخورداری مردممان از مزیتهای توسعه‌ای‌انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای ایستاده‌ایم. من از دول اروپایی که پیوسته در تعامل با ایران و جهان اسلام‌بوده‌اند می‌خواهم به اصل و ارزشهای پیشین خود مراجعه کنند ودرجهت حق برخورداری ملت ایران از این تکنولوژی صلح‌آمیز گام‌بردارند و به منافع درازمدت خود با ملت ایران بیندیشند. من از وزارت امور خارجه بعنوان متولی سیاست خارجی نیزمی‌خواهم از قابلیت و توانمندی نیروهای حرفهای و کارشناسان‌باسابقه در این مقطع حساس درجهت به فرصت مبدل کردن تهدیدات‌استفاده کند و موجبات دلگرمی بدنه کارشناسی با کفایت و مدیران‌بالیاقت که انگیزه‌ای جز تأمین منافع و امنیت ملی را ندارند فراهم‌نماید. بدیهی است کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس‌شورای اسلامی نیز با حفظ جایگاه نظارتی، پرسشگری و مشورتی‌وزارت خارجه را در تعقیب ثمربخش اهداف ملی یاری خواهد رساند. در خاتمه اشارتی به استان فارس که مهد تمدن ایران باستان بوده،ضروری است. استان فارس (18) سال است که رتبه اول را در تولیدگندم دارد. استانی که در خودکفایی و استقلال کشور نقش اساسی دارد.استان فارس بیش از (13) درصد گندم کشور را علی‌رغم همه کمبودها وکاستی‌ها تولید می‌کند. درحالیکه شاخص تراکم راههایش در وضعیت‌نامطلوبی قرار دارد و (30) درصد از زمینهای قابل کشت بدلیل فقدان‌امکانات سرمایه‌گذاری و مایحتاج کشاورزی از قبیل سم، کود و بذرلم‌یزرع باقی مانده است (رئیس ـ آقای محمدی! چقدر دیگر از نطق‌تان‌باقی مانده است) دودقیقه (رئیس ـ دو دقیقه زیاد است، در سی ثانیه...)درحالیکه سرمازدگی سالجاری همه محصولات باغات آنها را به یغمابرده است. بر خود واجب می‌دانم از حضور پرشور مردم شریف این منطقه درانتخابات خصوصاً جوانان عزیز قدردانی نمایم و بار دیگر بر پیمان‌خود برای تلاش درجهت تحقق خواسته‌های بحق و مشروع آنان‌خصوصاً اشتغال تأکید ورزم و از رئیس‌جمهور محترم درخواست‌نمایم به جوانان این منطقه مدد رساند. زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند بیاد والسلام علیکم رئیس ـ تشکر می‌کنم، خیلی ممنون. ناطق بعدی را دعوت‌بفرمایید. منشی (سبحانی‌نیا) ـ جناب آقای میرزایی بفرمایید. غلامرضا میرزایی ـ بسم‌الله الرحمن الرحیم با درود بر روان پاک امام راحل و با سلام بر مقام عظمای ولایت‌حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (حضار صلوات فرستادند). قبل از هر چیز بر خود لازم می‌دانم مراتب سپاسگزاری خود را ازملت رشید، شجاع و آگاه ایران اسلامی اعلام نمایم که با حضور آگاهانه‌خود انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی را به حماسه‌باشکوهی تبدیل کردند و دشمنان اسلام را مأیوس ساختند. از مردم‌همیشه در صحنه حوزه انتخابیه‌ام نیز سپاسگزارم که با رأی اعتماد خودبه اینجانب، فرصت خدمتگزاری به ملت فداکار ایران را برای من‌فراهم ساختند. بدون شک نمایندگان ملت می‌دانند که مجلس هفتم در شرایط‌حساس و سرنوشت‌سازی شکل گرفته است. زیرا از یکطرف مشکلات‌عدیده اجتماعی و اقتصادی در جامعه نیازمند تلاشهای پیگیر ومجدانه مجلس است و از طرف دیگر شرایط حساس بین‌المللی نیازمنداقدامات شجاعانه‌ای است تا یکبار دیگر روح انقلابی بر کشور حاکم ودشمنان اسلام را مرعوب سازد. بنابراین در چنین شرایطی خانه ملت‌باید کانون اصلی حرکت بسوی اهداف انقلابی و سنگری برای حفظ‌ارزشهای والای اسلامی باشد. بدون شک نمایندگان ملت می‌دانند که مجلس هفتم فراهم آمده ازرأی وفادارترین افراد جامعه به این نظام است. مردمی که در طول‌انقلاب اسلامی سخت‌ترین بحرانهای تاریخی را پشت سر گذاشته وهمیشه سرافرازانه از دام دشمن رسته‌اند و با صبر و مقاومت خود،اهداف بلند امام راحل و مقام عظمای ولایت را پاسداری نموده‌اند.مردم، هم هدف را خوب شناخته‌اند و هم راه رسیدن به آنرا که هماناوحدت و همدلی و اطاعت از ولایت امر مسلمین و مقاومت شجاعانه‌در مقابل بیگانگان بوده است. در چنین شرایطی در عرصه داخلی‌الزاماً مجلس و دستگاههای دولتی ضمن همگامی با چنین ملتی بایدتمام توان خود را معطوف به حل مشکلات جامعه نمایند و بفرموده‌مقام معظم رهبری در صحبتهای اخیرشان، مسؤولان دستگاههای‌مختلف کشور باید از بحثها و جنجالهایی که فقط وقت آنها و ملت راتلف می‌کند بپرهیزند و ضمن پاسخگویی در مقابل عملکرد خود، به‌تأمین مطالبات مردم بپردازند. در عرصه بین‌المللی، تاریخ این انقلاب به ما می‌گوید که هرگاه‌درمقابل دشمنان ضعف نشان داده‌ایم، فزون‌خواهی آنان فزونی یافته وهرگاه با عزم انقلابی و اصولی خود در مقابل زیاده‌خواهی‌های آنان‌ایستاده‌ایم، ابتکار عمل را از دست داده‌اند. این عبارت امام راحل که می‌فرمودند «اگر آنها در مقابل دین مابایستند، در مقابل تمام دنیای آنها خواهیم ایستاد» شاخصی روشن‌برای تصمیم‌گیریهای ما برای مقابله با مستکبران است که اکنون با بیانی‌دیگر از زبان مقام معظم رهبری بیان شد که «جمهوری اسلامی ایران برسر منافع کشور و ملت با هیچکس در دنیا معامله نمی‌کند و اگرمتجاوزی منافع علمی، طبیعی، انسانی و فناوری را در داخل ایران‌مورد تعرض قرار دهد، ملت ایران دست او را بیدرنگ قطع خواهدکرد». پس کسانیکه فعالیتهای دیپلماتیک و گام‌به‌گام ادبیاتشان را دگرگون‌ساخته است، یکبار دیگر به جلاء دادن فکر، ذهن و ادبیات و عملکردخود بپردازند. زیرا شرایط فعلی نیازمند اقدامات جسورانه‌ای است تادنیای استکباری یکبار دیگر قدرت جمهوری اسلامی را دریابد.نکته‌ای هم به هیأت رئیسه محترم و نمایندگان گرانقدر ملت عرض‌نمایم. بنظر می‌رسد مجلسی که مردم از آن انتظار حل مشکلاتشان راداشتند، در دام طرحها و لوایح غبارگرفته و کهنه‌ای گرفتار آمده است که‌مسایل حاشیه‌ای را مطرح می‌کنند. بنظر می‌رسد این مجلس نیازمندشکستن قالبهای خشک و بی‌اثری است که برای حل مشکلات جامعه‌چاره‌ساز نیست. یکبار دیگر لازم است نیازمندیهای جامعه را مرور نماییم؛اشتغال، مبارزه با فساد مالی، زدودن محرومیت از مناطق محروم، مهارتورم و مقابله با گرانی و صدها مشکل دیگر. پس بهتر است مجلس باهدفگذاری مشخص به سمتی هدایت شود تا نیازهای مردم را برطرف‌سازد (رئیس ـ آقای میرزایی! وقتتان تمام است) یکدقیقه دیگر (رئیس‌ـ یعنی در پنج‌دقیقه شما یکدقیقه اضافه می‌خواهید؟!) عرضی هم به‌مدیران ارشد دولتی دارم، مملکت نیازمند وحدت و همدلی است،مردم خواسته‌های خود و راهی را که باید در پیش بگیرند، با انتخاب‌نمایندگان خود تفسیر کرده‌اند. برخی از آقایان هنوز بر شیوه‌ای عمل‌می‌کنند که طی حداقل (8) سال از آن نتیجه نگرفتند. بهتر است آنها بامردم همراه شوند، مردم از بازیهای سیاسی خسته شده‌اند، بدنبال‌مطالبات بحق خود هستند، بهتر است اینکه با مردم همراهی نماییم و باخواسته‌های مردم همگام شویم. درخصوص حوزه انتخابیه خواهش من این است که استان‌چهارمحال و بختیاری و بویژه شهرستان بروجن مورد توجه جدی قرارگیرد. باوجود اینکه این استان سرچشمه بسیاری از آبهای جنوبی کشوراست و اکنون می‌رود تا استانهای مرکزی را هم سیراب سازد، اماکشاورزان این منطقه مشکل جدی آب دارند. کشاورزی منطقه کاملاًسنتی باقی مانده و نیازمند توجه جدی است. به صنعت استان وشهرستان بروجن توجهی نشده و بیکاری بشدت جامعه را آسیب‌پذیرنموده است. رئیس ـ متشکر و خیلی ممنون. قبل از اینکه ناطق بعدی دعوت‌بشود من یک تقاضایی از همه نمایندگان دارم که این مسایل حوزه‌انتخابیه‌شان را به انتهای بحث موکول نکنند، چون نمایندگان تازه وقتی‌وقتشان تمام می‌شود یاد مشکلات حوزه انتخابیه می‌افتند. اگرمشکلات حوزه انتخابیه برای شما مهم است یک راه آن این است که‌اول مشکلات حوزه انتخابیه‌تان را بگویید که وقت دارید و همه دارندگوش می‌کنند، بعد آنوقت مطالبی را بگویید که در نظر دارید. اما انتهای‌وقت که مدام بنده مجبورم تذکر بدهم وقت تمام است، از طرف دیگرنماینده هم دارد مشکلات حوزه انتخابیه را مطرح می‌کند. احترام به‌مردم شاید اقتضاء بکند که مشکلات آنها را در وقت مناسبی در نطق‌خودتان قرار بدهید. ناطق بعدی را دعوت بفرمایید. منشی (سبحانی‌نیا) ـ جناب آقای دکتر محمدصادقی بفرمایید. شاهین محمدصادقی ـ بسم‌الله الرحمن الرحیم با سلام به پیشگاه مقدس ولیعصر امام زمان و نایب برحقش‌حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (حضار صلوات فرستادند) و با درودبه روح مطهر و ملکوتی زهرای مرضیه و امام راحل و ارواح طیبه‌شهداء اسلام. ریاست محترم مجلس شورای اسلامی، برادر بزرگوار جناب آقای‌دکتر حدادعادل، اعضای محترم هیأت رئیسه مجلس! احتراماً نظر به‌ضیق وقت و اهمیت موضوع، مطالبی را به اختصار در ارتباط با شیوه‌اداره و کار مجلس و نیز طرحها و لوایح وارده معروض می‌دارم: 1 ـ درحالیکه معضلات عمده کشور یعنی بیکاری، تورم، اعتیاد،ضعف مدیریت، عدم نظارت، افسارگسیختگی‌های اقتصادی وخصوصاً فرهنگی، حیف و میل بیت‌المال، تجمل‌گرایی و اشرافی‌گری،عدم تأمین امنیت مطلوب، عدم توجه به عدالت اجتماعی و بهره‌سرسام‌آور بانکی به ابزاری در دست دشمنان انقلاب اسلامی تبدیل‌شده است، جای نگرانی بسیار است که چندین جلسه مجلس به موضوع‌کم‌ارزشی مثل چگونگی تأمین ابزار نمایندگی اختصاص می‌یابد. 2 ـ اجازه ندهید مجلس هفتم دچار روزمرگی شده و بجای ورود به‌موضوعات اساسی، فراگیر و مهم وارد بررسی مطالب جزئی، کم‌اثر ومقطعی گردد. درگیر شدن مجلس و نمایندگان آن در بحثها و مجادلات‌غیرضرور باعث از دست رفتن فرصتها که چون ابر درحال گذرندخواهد شد. 3 ـ با دعوت از صاحبان فکر و برنامه، چه از بین نمایندگان و چه‌خارج از مجلس (خصوصاً از طریق مرکز پژوهشها) مید