رأی شماره۳۴۰ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری درخصوص اعتراض به رأی هیأت حل اختلاف ادار

مرجع تصویب
تاریخ انتشار 1388/05/06
شماره ویژه نامه ۱۸۷۵۸
شماره انتشار ۱۸۷۵۸
شماره نامه
تاریخ نامه

          تاریخ دادنامه: 21/4/1388                شماره دادنامه: 340                کلاسه پرونده: 88/292          مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری.          شاکی: آقای حسن دریا نورد.          موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء صادره از شعب چهاردهم و دوازدهم تجدیدنظردیوان عدالت اداری.           مقدمه: الف ـ شعبه چهاردهم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 83/610 موضوع شکایت آقای پرویز خاموشی به طرفیت هیأت حل اختلاف اداره کار و امور اجتماعی شهرستان ساوجبلاغ به خواسته نقض رأی مورخ 24/6/1382 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه رأی معترض‎عنه بر مبنای گزارش مورخ 9/6/1382 بازرسان کار صادر که این گزارش مشعر بر عدم سوددهی و صرفه اقتصادی نداشتن واحد ریخته‎گری و موجه بودن تعطیل شدن واحد مذکور به منظور جلوگیری از افزایش بدهی بیشتر و حفظ تداوم اشتغال کارگران سایر قسمتها می‎باشد و با تعطیل شدن واحد یاد شده به خدمت کارگران آن خاتمه داده شده است و نظر به اینکه اقدام به آگهی استخدام واحد مذکور در سال 1383 به معنی فعال بودن آن در سال خاتمه خدمت که سال 1382 بوده نمی‎باشد و از آنجا که رسیدگی و انشاء رأی معترض‎عنه متضمن نقض قوانین و تخلف از مقررات نمی‎باشد و ایراد موثری هم در امر رسیدگی ملاحظه نگردید، بنابراین دادخواست اعتراض مطروحه غیر موجه تشخیص و قرار رد آن صادر و اعلام می‎شود. ب ـ شعبه دوازدهم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/317 موضوع تجدیدنظر خواهی آقای پرویز خاموشی نسبت به دادنامه شماره 150 مورخ 23/1/1384 به شرح دادنامه شماره 1247 مورخ 15/8/1384 چنین رأی صادر نموده است، با عنایت به اوراق و مستندات و مدارک پرونده مخصوصاً گزارش بازرسان مربوطه که مشعر به عدم سوددهی و بالا آوردن بدهی زیاد و وارد شدن خسارات به کارگاه که مستند اصلی صدور آراء قرار گرفته علی فرض صحت آن که خسارات و بدهی خارج از اختیار و میل کارفرما بوجود آمد مشابه خسارات دارد و تعطیلی کارگاه در اثر قوه قهریه یا حوادث غیر قابل پیش‎بینی شده و نظایر آنها که مشمول و مصداق ماده 30 قانون کار مصوب 7/10/1361 می‎باشد با تسری ملاک پس از فعالیت مجدد کارگاه کارفرما مکلف است، کارگران بیکار شده را در همان واحدبازسازی شده و مشاغلی که در آن بوجود می‎آید به کار اصلی به گمارد. بنا به مراتب مارالبیان مدارک و دلائل قوی بر اخراج کارگران پس از بازسازی کارگاه به نظر نمی‎رسد و لذا اعتراض تجدیدنظرخواه نسبت به دادنامه تجدیدنظر خواسته وارد تشخیص داده شد، ضمن فسخ و نقض دادنامه شماره 150 مورخ 23/1/1384 اصدار یافته از شعبه چهاردهم دیوان عدالت اداری و نقض رأی مورخ 22/6/1382 هیأت حل اختلاف اداره کل کار و امور اجتماعی شهرستان ساوجبلاغ حکم به ورود شکایت شاکی صادر می‎گردد. ج ـ شعبه چهاردهم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 83/624 موضوع شکایت آقای حسن دریانوردلنگرودی به طرفیت هیأت حل اختلاف اداره کار و امور اجتماعی شهرستان ساوجبلاغ به خواسته نقض رأی مورخ 24/6/1382 به شرح دادنامه شماره 136 مورخ 23/1/1384 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه رأی معترض‎عنه بر مبنای گزارش مورخ 9/6/1382 بازرسان کار صادر که این گزارش مشعر بر عدم سوددهی و صرفه اقتصادی نداشتن واحد ریخته‎گری و موجه بودن تعطیل شدن واحد مذکور به منظور جلوگیری از افزایش بدهی بیشتر و حفظ تداوم اشتغال کارگران سایر قسمتها می‎باشد و با تعطیل شدن واحد یادشده به خدمت کارگران آن خاتمه داده شده است و نظر به اینکه اقدام به آگهی استخدام واحد مذکور در سال 1383 به معنی فعال بودن آن در سال خاتمه خدمت که سال 1382 بوده نمی‎باشد و از آنجا که رسیدگی و انشاء رأی معترض‎عنه متضمن نقض قوانین و تخلف از مقررات نمی‎باشد و ایراد موثری هم در امر رسیدگی ملاحظه نگردید، بنابراین دادخواست اعتراض مطروحه غیر موجه تشخیص و قرار رد آن صادر و اعلام می‎شود. د ـ شعبه دوم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه 84/622 موضوع تجدیدنظرخواهی آقای حسن دریانوردلنگرودی نسبت به دادنامه شماره 136 مورخ 23/1/1384 به شرح دادنامه شماره 1215 مورخ16/7/1384 چنین رأی صادر نموده است، نظربه اینکه دادنامه تجدیدنظرخواسته بر اساس محتویات پرونده و سوابق امر و جهات و دلائل مقیده در آن صادر گردیده و از طرف تجدیدنظرخواه اعتراض موثری که مورد امعان نظر قرار گیرد به عمل نیامده و دلیلی که فسخ رأی صادره را ایجاب نماید ارائه نگردیده است. علیهذا دادنامه تجدیدنظر خواسته خالی از اشکال تشخیص و با رد اعتراض تایید می‎شود. ه‍ـ ـ شعبه چهاردهم دیوان در رسیدگی به پرونده کلاسه 83/633 موضوع شکایت آقای ابوالفضل ساسانی نژاد به طرفیت هیأت حل اختلاف اداره کار و امور اجتماعی شهرستان ساوجبلاغ به خواسته نقض رأی مورخ 24/6/1382 به شرح دادنامه شماره 127 مورخ 23/1/1384 چنین رأی صادر نموده است، نظر به اینکه رأی معترض‎عنه بر مبنای گزارش مورخ 9/6/1382 بازرسان کار صادر که این گزارش مشعر بر عدم سوددهی و صرفه اقتصادی نداشتن واحد ریخته‎گری و موجه بودن تعطیل شدن واحد مذکور به منظور جلوگیری از افزایش بدهی بیشتر و حفظ تداوم اشتغال کارگران سایر قسمتها می‎باشد و با تعطیل شدن واحد یاد شده به خدمت کارگران آن خاتمه داده شده است و نظر به اینکه اقدام به آگهی استخدام واحد مذکور در سال 1383 به معنی فعال بودن آن در سال خاتمه خدمت که سال 1382 بوده نمی‎باشد و از آنجا که رسیدگی انشاء رأی معترض‎عنه متضمن نقض قوانین و تخلف از مقررات نمی‎باشد و ایراد موثری هم در امر رسیدگی ملاحظه نگردید، بنابراین دادخواست اعتراض مطروحه غیرموجه تشخیص و قرار رد آن صادر و اعلام می‎شود. و ـ شعبه دوازدهم تجدیدنظر در رسیدگی به پرونده کلاسه84/319 موضوع تجدیدنظرخواهی آقای ابوالفضل ساسانی نژاد نسبت به دادنامه شماره 127 مورخ 23/1/1384 به شرح دادنامه شماره 1217 مورخ 14/8/1384 چنین رأی صادر نموده است، با مداقه نظر به اوراق و مستندات و مدارک پرونده مخصوصاً گزارش بازرسان مربوطه که مشعر بر عدم سوددهی و بالا آوردن بدهی و وارد شدن خسارات به کارگاه و عدم صرفه اقتصادی که مستند اصلی صدور آراء قرار گرفته است، علی فرض صحت مفاد آن که خسارات و بدهی خارج از اختیار و میل کارفرما و کارگران بوجود آمد مشابه خسارات وارده و تعطیل شدن شرکت در اثر قوه قهریه با حوادث غیر قابل پیش‎بینی شده مثل (زلزله و جنگ) و نظایر آنها که مشمول و مصداق ماده 30 قانون کار مصوب 7/10/1369 می‎باشد با وحدت ملاک پس از فعالیت مجدد کارگاه، کارفرما مکلف است کارگران بیکار شده را در همان واحد بازرسی شده و مشاغلی که در آن به وجود می‎آید به کار اصلی به گمارد. بنابه مراتب مارالبیان دلائل و مدارک قوی بر اخراج کارگر پس از بازسازی کارگاه به نظر نمی‎رسد و لذا اعتراض تجدیدنظر خواه نسبت به دادنامه شماره 127 مورخ 23/1/1384 اصدار یافته از شعبه چهاردهم دیوان عدالت اداری وارد تشخیص داده شده و لذا ضمن فسخ دادنامه فوق الاشاره و نقض رأی مورخ 24/6/1382 هیأت حل اختلاف اداره کار و امور اجتماعی شهرستان ساوجبلاغ حکم به ورود شکایت شاکی صادر می‎گردد. هیأت عمومی دیوان در تاریخ فوق با حضور رؤسا و مستشاران و دادرسان علی‎البدل در تاریخ فوق تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می‎نماید. رأی هیأت عمومی           الف ـ تعارض در مدلول دادنامه‎های فوق‎الذکر محرز بنظر می‎رسد. ب ـ محتویات پرونده‌های فوق الذکر به ویژه نظر بازرسان اعزامی اداره کار و امور اجتماعی مؤید تعطیل کارگاه ریخته‌گری به‌دلیل عدم سوددهی آن است. بنابه مراتب فوق‌الذکر و عنایت به صلاحیت واختیار هیات حل اختلاف کار در خصوص تشخیص موجه بودن قطع رابطه همکاری بین کارگر و کارفرما با رعایت علل و جهات معتبر دادنامه شماره136 مورخ 23/1/1384 شعبه چهاردهم بدوی دیوان مشعر بر رد اعتراض کارگر شاکی نسبت به رای هیات حل اختلاف که به شرح دادنامه شماره1215 مورخ16/7/1384 شعبه دوم تجدیدنظر آن دیوان تایید شده و قطعیت یافته است موافق اصول و موازین قانونی می‌باشد. این رأی به استناد بند 2 ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری مصوب 1385 برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط در موارد مشابه لازم‎الاتباع است.