تاریخ: 29/9/1389 شماره دادنامه: 391 کلاسه پرونده: 88/984 مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری. شکات: آقایان 1ـ محمدرضا صامعی 2ـ محمد حاجبی. موضوع شکایت و خواسته: اعلام تعارض آراء بین دادنامه شماره 3332 مورخ 12/12/1386 در پرونده کلاسه ت1/86/84 شعبه اول تجدید نظر دیوان عدالت اداری مبنی بر رد شکایت با دادنامه شماره 2074 مورخ 26/9/1386، در پرونده کلاسه 85/1/2213، شعبه اول دیوان عدالت اداری مبنی بر ورود شکایت. گردشکار: شکات طی درخواست تقدیمی اشعار داشتهاند، شعب اول و اول تجدیدنظر دیوان عدالت اداری در خصوص پرداخت مزایای متعلق به تغییر وضعیت خدمتی از کارشناسی آموزشی به مربی آموزشیار آراء متفاوتی صادر نمودهاند و بدین لحاظ خواهان رسیدگی و صدور رأی وحدت رویه گردیدهاند، مشروح آراء به شرح زیر میباشد: الف ـ شعبه اول دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده کلاسه 85/2213، موضوع شکایت آقای محمد حاجبی، به طرفیت دانشگاه فردوسی مشهد، به خواسته تقاضای رسیدگی به احقاق حقوق خود به مدت حدود 10 سال، طی دادنامه شماره 2074 مورخ 26/9/1386، چنین انشاء رأی نموده است: « با عنایت به دفاعیات غیرموجه دانشگاه طی لایحه دفاعیه و توجهاً به اینکه با اصلاح معادل لیسانس به لیسانس موضوع مدرک تحصیلی شاکی منطبق با مقررات قانونی بوده و درج اشتباه معادل لیسانس به جای لیسانس موجب اسقاط حقوق مکتسبه شاکی در مدرک لیسانس نمیگردد و با التفات به اینکه شاکی تقاضای خود را به موقع تقدیم نموده و اینکه با مدرک لیسانس پایه تبدیل وضعیت از کارشناسی آموزشی به مربی آموزشیار تبدیل میگردید، علیهذا حکم به ورود شکایت و الزام دانشگاه طرف شکایت به تغییر تاریخ تبدیل وضعیت از کارشناسی به مربی از تاریخ استحقاق و احراز صلاحیت شاکی صادر و اعلام میگردد.» ب ـ1ـ شعبه چهارم دیوان عدالت اداری در رسیدگی بـه پرونده کلاسـه 85/1141، مـوضوع شکایت آقـای محمدرضا صانعی، به طرفیت دانشگاه فردوسی مشهد، به خواسته تبدیل وضعیت از کارشناس آموزشی به مربی آموزشیار از سال 1373 لغایت 1382، طی دادنامه شماره 3689 مورخ 18/9/1385، چنین انشاء رأی نموده است: « علت تاخیر در اجابت خواستـه خواهان از طرف خوانده به لحاظ مقید بودن مدرک تحصیلی ایشان به کلمه « معادل» میباشد که با توجه به نامه شماره 1197 مورخ 25/3/1382، که اعلام داشته لازم به توضیح است کلمه معادل در دانشنامههای قبلی آنان (از جمله شاکی) اشتباهاً درج شده بود و با پیگیریهای انجام شده توسط (شاکی و دیگران) مدارک آنان اصلاح گردید و با ملاحظه نامه شماره 5723/15 مورخ 27/12/1382، که مرتبه مربی آموزشیار پایه یک رسمی آزمایشی در گروه مکانیک صلاحیت علمی شاکی احراز و تایید گردیده است. علیهذا خواسته را موجه تشخیص و شکایت وی را وارد دانسته و خوانده را ملزم به اجابت خواسته وی میدارد.» ب ـ2ـ شعبه اول تجدیدنظر دیوان عدالت اداری در رسیدگی به پرونده کلاسه ت1/86/84، موضوع تجدیدنظر خواهی دانشگاه فردوسی مشهد، نسبت به دادنامه شماره 3689 مورخ 18/9/1385، صادره از شعبه 4 دیوان عدالت اداری، به شرح دادنامه شماره 3333 مورخ 12/12/1386، چنین انشاء رأی نموده است: « با ملاحظه پاسخ شماره 32321 مورخ 17/8/1385 دانشگاه تجدیدنظر خواه و ارائه اسناد و مدارک رسمی و قابل قبول تلاش و اقدامات رسمی و اداری دانشگاه جهت انطباق وضعیت شاکی محرز و مسلم میگردد. النهایه ارائه مدرک تحصیلی ماخوذه از خارج و قید عبارت معادل در مدارک مارالبیان و سپس جری اقدامات به منظور تغییر آن که از وظایف و تکالیف وزارت علوم است به دانشگاهها و نیز ملاحظه موافقت وزارت علوم و تاریخ آن و النهایه موافقت تحصیلی تماماً موید عدم کوتاهی یا قصور دانشگاه در انجام وظیفه بوده هر چند استناد تقصیر و اهمال به افراد حقیقی و طرح شکایت به موجب آن و رسیدگی به موضوع در صلاحیت دیوان عدالت اداری نمیباشد و اساساً خواسته مطروحه بدواً موکول به احراز ادعای شاکی بوده است. فلذا و بنابه مراتب شعبه با پذیرش تجدید نظرخواهی دانشگاه فردوسی مشهد دادنامه معترضعنه به شماره 3689 مورخ 18/9/1385 را نقض و در ماهیت امر قرار رد شکایت شاکی را صادر مینماید.»هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق با حضور رؤسا، مستشاران و دادرسان علیالبدل شعب دیوان تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید. رأی هیأت عمومی اولاً، تعارض در آراء فوقالذکر محرز میباشد. ثانیاً، به موجب ماده 3 قانون « اصلاح پارهای از مقررات مربوطه به پایه حقوق اعضاء رسمی هیأت علمی (آموزشی و پژوهشی) شاغل و بازنشسته دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی مصوب 6/12/1368» فوقالعاده شغل اعضاء هیأت علمی مشمولین قانون تابعی از مراتب دانشگاهی و ارزش شغل و سختی و نحوه انجام کار آنان میباشد. نظر به اینکه شکات پس از حذف کلمه « معادل» از مدرک تحصیلی، به مربی آموزشیار تغییر وضعیت یافتهاند، پرداخت مزایای شغل مربی آموزشیاری در ایامی که نامبردگان در شغل مذکور اشتغال نداشتهاند، مغایر حکم مقرر در قسمت اخیر ماده 3 قانون صدرالذکر میباشد، بنابراین رأی شعبه اول تجدیدنظر دیوان عدالت اداری به شماره دادنامه 3333 مورخ 12/12/1386 در حدی که متضمن این معنی است صحیح تشخیص و موافق مقررات اعلام میگردد. این رأی به استناد بند دو ماده 19 و ماده 43 قانون دیوان عدالت اداری برای شعب دیوان و سایر مراجع اداری ذیربط در موارد مشابه لازمالاتباع است.