در مورد مجنی علیه زن که مقادیری از دیات وی به ثلث دیه کامل یا بیشتر میرسد،برخی محاکم کیفری اقدام به محکومیت ضارب به پرداخت تمام دیات مجنیعلیه میکند و به مسؤولیت ضارب اشاره نمیکنند، بعد از صدور حکم و قطعیت آن، مجنی علیه در راستای تبصره ماده 551 از قانون مجازات اسلامی اقدام به طرح دادخواست به طرفیت صندوق تامین خسارتهای بدنی میکند. با توجه به اینکه دادگاه کیفری درخصوص کل دیات مجنیعلیه اتخاذ تصمیم کرده است، تکلیف دادگاه حقوقی در مواجهه با چنین دادخواستی چیست؟
پاسخاولاً، با توجه به ماده 560 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، دیه زن در اعضا و منافع تا زمانی که به ثلث دیه کامل مرد نرسیده است، با دیه مرد یکسان است و چنانچه ثلث یا بیشتر شود، دیه زن به نصف تقلیل مییابد؛ دادگاه کیفری موظف است در انشای رأی، کل دیات متعلق به عضو مجنیعلیه زن را تعیین و در حکم قید کند و چنانچه میزان دیه متعلقه به عضو صدمهدیده مجنیعلیها، ثلث دیه کامل یا بیشتر از آن باشد، با توجه به حکم مقرر در قسمت اخیر ماده صدرالذکر، دیه وی به نصف تقلیل مییابد و مسؤولیت مرتکب در پرداخت دیه، همان نصف دیه مورد حکم است و در حکم صادره به این موضوع نیز باید تصریح شود. ثانیاً، با توجه به اطلاق تبصره ماده 551 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، مابهالتفاوت دیه مذکور توسط صندوق تأمین خسارتهای بدنی پرداخت میشود پرداخت مابهالتفاوت دیه مذکور (تفاوت دیه تا سقف دیه مرد) نیاز به صدور حکم جداگانهای ندارد؛ زیرا در مورد اصلِ موضوع، حکم قطعی کیفری صادر شده است و پرداخت آن نیز بر اساس امر قانون یعنی تبصره ماده 551 قانون یادشده است. ثالثاً، در فرض سؤال که محکوملها با وجود رأی کیفری، دادخواست حقوقی مبنی بر مطالبه تفاوت دیه تا سقف دیه مرد را به طرفیت صندوق مذکور به دادگاه تقدیم کرده است، دادگاه مکلف است مطابق عمومات به موضوع رسیدگی کند و با توجه به رأی دادگاه کیفری، در صورت احراز عدم پرداخت مابهالتفاوت دیه مذکور توسط صندوق تأمین خسارتهای بدنی به محکوملها و احراز اینکه مابهالتفاوت دیه مذکور به طریق دیگری؛ برای مثال از طریق شرکت بیمه که موظف به پرداخت کل دیه مربوط به اعضا و منافع بدون لحاظ جنسیت مجنیعلیه است و یا خود محکومعلیه، به مجنیعلیها پرداخت نشده است در خصوص پرداخت مابهالتفاوت مذکور توسط صندوق تأمین خسارتهای بدنی حکم مقتضی صادر میکند. همچنین با توجه به اینکه در فرض سؤال محکومعلیه پرونده کیفری جانی است ولی خوانده دعوای حقوقی صندوق تأمین خسارتهای بدنی است، از شمول احکام مقرر برای اعتبار امر مختوم خروج موضوعی دارد. بدیهی است در فرض سؤال، اجرای رأی علیه صندوق تأمین خسارتهای بدنی باید بهگونهای باشد که به مجنیعلیها با لحاظ مبالغ پرداختشده از سوی محکومعلیهِ رأی کیفری، بیش از سقف دیه استحقاقی پرداخت نشود.