به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ پس از اعلام نتیجه بررسی صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس دوازدهم از سوی هیئت نظارت و ابلاغ به فرمانداری ها؛ با فرو نشستن غبار تحلیل های سیاسی و بعضا اعتراضی و گمانه زنی ها در خصوص اعمال سلیقه در تایید یا رد داوطلبان شناخته شده تر نسبت به سایرین، مشخص شد بسیاری از افراد کلیدی مدنظر طیف های مختلف سیاسی تایید صلاحیت شده اند تا نوید انتخابات رقابتی که می تواند باعث افزایش مشارکت شود را بدهد.
با اعلام سخنگوی شورای نگهبان، بررسی ترکیب سنی تایید شده ها نشان می دهد که امسال شاهد حضور پر رنگ دهه شصتی ها در انتخابات هستیم. تا جاییکه از 11 هزار تایید صلاحیت شده در سراسر کشور بیش از 3700 نفر دهه شصتی وجود دارد و این آمار بیانگر عزم جدی این نسل برای تغییر و تحول در مدیریت کشور می باشد. مخاطبین این نوشته به خوبی می دانند سخن گفتن از دهه شصتی ها یعنی گریز زدن به جنگ تحمیلی، مقطعی از تاریخ ایران که همزمان با بالا رفتن نرخ مرگ و میر در پی شهادت مردمانی سلحشور، نرخ موالید نیز رقابتی تنگاتنگ با آن داشت و خیلی سخت می توان توجیه دیگر یا انگیزه و انگیخته ای قوی تر از آن برای حضور دهه شصتی ها در دنیا یافت. بنابراین بی تردید بخش اعظمی از جمعیت دهه شصتی ها مولود جنگ به حساب می آیند و در سیاست های دولتها بی تعارف بگوییم بعنوان یک غافلگیری و حتی به تعبیر تلخ و گزنده ای ”معضل” شناخته شده اند که همین را اگر در گوگل سرچ کنیم صدها مطلب آسیب شناسانه بالا می آید.
به هر ترتیب امروز شاهد حضور پرشور دهه شصتی ها در انتخابات مجلس هستیم، همان هایی که اصولگرا، مستقل، ولایی و اصلاح طلبش با هم یک درد مشترک دارند، درد نادیده گرفتن! درد بازی ندادن بازیکن آماده ای که سرمربی به خاطر لجبازی و تعصب به سیستم سنتی، او را همیشه در دقایق حساس به خدمت می گرفت و او هم بخوبی بازی را برای سرمربی در می آورد ولی هر بار در بر همان پاشنه بی اعتنایی چرخید. ولی اکنون که چند روز از اعلام اسامی تایید شده ها گذشته است، بچه های دهه شصت کم کم دوستان خود را در بین تایید صلاحیت شده ها پیدا می کنند و صورتیکه شاهد ائتلاف حول این افراد باشیم احتمالا مشارکت مردمی نیز بالا خواهد رفت و مجلسی جوان و البته مجرب را در دسترس خواهیم داشت. چراکه دهه شصتی ها نه دیگر آن تازه جوان های سراسر شوروهیجان هستند که احساساتشان بر تصمیمات منطقی غلبه پیدا کند نه آن بی تجربه هایی هستند که برای مدیریت کلان آمادگی نداشته باشند. بنابراین در بهترین شرایط و مقطع زمانی برای سپردن امور به آنها هستیم. براین اساس، نوشتار پیش رو بنا دارد سر سلسله ای ای از نوشته ها باشد تا هر بار یک دهه شصتی شاخص را از بین تایید صلاحیت شده ها به جامعه معرفی نماید.
لذا همین که شروع به پرس و جو کردیم، اولین نامی که خیلی زود توجه ما را جلب کرد، جمال الدین تراز بود. به سراغ وی رفتیم و انگیزه های او برای حضور در انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی را جویا شدیم. ایشان برای قاطبه مردم ناشناخته است اما در بین بسیاری از فعالان سیاسی نام آشناست. او که دانش آموخته حقوق بین الملل است در شهرستان الیگودرز لرستان بدنیا آمده و از تبار سرلک بختیاری می باشد. فعالیت هایی متمرکز در حوزه حقوق شهروندی بعنوان یک دغدغه جهانی داشته است و در راستای توسعه و تعمیق آن، تحقیقات گسترده ای انجام داده که شامل ترجمه ده ها مقاله علمی حقوقی می شود. وی بیش از یک دهه است که در بخش خصوصی در دو حوزه آی تی و خدمات حقوقی فعالیت می کند و مبتکرو پدیدآورنده اولین پلتفرم مشاوره هوشمند حقوقی در سال 1394می باشد.
جمال الدین تراز شخصیتی مذهبی دارد که معتقد به میانه روی و تنظیم امور بر پایه موازین دینی و اخلاقی است . وقتی پای صحبت های او نشستیم مشخص شد او یک «تراز» است که گویی بدنبال تراز کردن همه چیز است! دغدغه هایی که بیان می کند کمتر در ادبیات سیاسی جناح های مختلف وجود دارد و در نوع خود جالب توجه است و شاید موقع آن رسیده بگوییم مجلس، تراز می خواهد!.
با ایشان از معضل تورم اقتصادی سخن گفتیم ولیکن ما را متوجه معضل تورم قوانین و لزوم جهاد برای تنقیح قوانین نمود، صحبت از حقوق سیاسی و مدنی شد و قوانین مدیریت آب و خاک و محیط زیست و تسهیل کسب و کار را الویت مملکت دانست و به مزاح گفت ما داریم جوری منابع خود را هدر می دهیم و محیط زیست را نابود می کنیم که شهروندی باقی نمی ماند تا از حقوق سیاسی و مدنی وی سخن بگوییم! از نفت بعنوان سرمایه ای برای آیندگان گفتیم ولی عنوان نمود نفت را خرج توسعه انرژی های پاک کنید و آیندگان را از آن [نفت]نجات دهید! و معتقد بود سازمان انرژی های نو باید به سطح وزارتخانه ارتقاء یابد و چنین گامی می تواند به تعارض دیدگاه های سنتی مازوت سوز در وزارت نیرو و طرفداران توسعه زیرساخت تولید انرژی پاک از خورشید، باد و سایر مواهب طبیعی پایان دهد. از مولفه های حکمرانی خوب سخن به میان آمد و ایشان لزوم بازنگری قوانین در راستای توسعه حکمرانی پلتفرمی را مطرح کرد که همه مولفه های حکمرانی خوب را یکجا دارد. دغدغه تهیه و تنظیم قوانین حوزه هوش مصنوعی و دارایی های رمزنگاری شده و متاورس را داشت و با تسلط خوبی نشان داد در این حوزه با اهل فن در تعامل مستمر است.
از لزوم عزم جدی برای اصلاح قوانین نظام بانکداری گفت و بانکداری به سبک کنونی را از موانع اصلی عدم رشد و توسعه کشور دانست. برنامه های پنج ساله توسعه کشور را به باد انتقاد گرفت و آن ها را فاقد نگاه واقع بینانه دانست و معتقد بود در نگارش آن ها توجه زیادی به نظر کارشناسان و متخصصان حوزه های مختلف و دانشمندان دلسوز و خیرخواه مملکت نشده است.
تراز معتقد است، حکمرانی خوب مستلزم ایجاد نظم حقوقی و توسعه نظارت سیستماتیک مجلس در کلیه ارکان اجرایی نظام است و تحول در قوانین نظام آموزش و پرورش را زیربنای ایجاد نظم حقوقی در تمام سطوح می داند و اعتقاد دارد مراعات حقوق در همه ابعاد آن باید فرهنگ همه شهروندان باشد و ایجاد چنین فرهنگی صرفا با تحول در نظام آموزش و پرورش امکانپذیر است.
مواضع جمال الدین تراز که از او بیشتر خواهیم شنید به گونه ای است که دغدغه همه ی دوست داران این آب و خاک است و بی تردید به هر تفکر سیاسی حزبی عرضه شود از آن استقبال خواهد شد. او که برای هرکدام از مواضع خود به فرمایشات رهبری استناد می کرد گویی آمده تا یک تنه هرچه رهبری گفته اند و دیگران انجام نداده اند را انجام دهد! اما به نظر می رسد بتواند حمایت نسل خود که در دو دهه اخیر نقش اصلی را در مشارکت انتخاباتی داشته اند و حداقل تا یک دهه آینده نیز این نقش را حفظ خواهند کرد به دست بیاورد و در بیان افکار و عقاید خود که رنگ و بوی تازه ای دارد تنها نمی ماند. وی از آنجا که ابراز نموده برنامه ها و مواضعی فراجناحی دارد، تعمدا به خواسته های سیاسی توجه کمتری خواهد کرد و به نظر می رسد اگر ستاد خوبی دست و پا کند و از حمایت اصحاب رسانه بهره مند شود جزو پدیده های انتخابات تهران در سال جاری باشد. لذا باید منتظر بمانیم تا در روزهای آینده ببینیم روال به چه صورت خواهد بود و حتی آیا احزاب سیاسی به سراغ وی خواهند رفت یا امثال جمال الدین تراز باید بدنبال ایجاد لیست مستقل دهه شصتی ها باشند؟ به هر تقدیر، نفس حضور چشمگیر دهه شصتی ها بعنوان داوطلبان انتخابات مجلس شورای اسلامی نوید آینده روشن را می دهد و چالشی جدی پیش روی نسل اول انقلاب تلقی می گردد و باید ببینیم واکنش این نسل در روزهای آینده به حضور لشگر 3700 نفره دهه شصتی ها بعنوان داوطلب نمایندگی مجلس چگونه خواهد بود. فعلا برای قضاوت زود است.