طلاق کلمه ای عربی و از مصدر طلق یطلق به معنای رهایی، آزاد کردن و … می باشد و در واقع پیمان زناشویی را بر هم زدن است بر طبق قانون طلاق احوال شخصیه است به این معنی که پیروان ادیانی که در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده اند می توانند بر طبق دین خود طلاق بگیرند و از هم جدا بشوند اما طلاق بر طبق مذهب شیعه از اختیارات مرد است.
ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی مقرر داشته که: « مرد می تواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد.»
اما زن در شرایطی خاص و با اثبات عس
ر و حرج یا شرایط ضمن عقد می تواند از طریق دادگاه و حتی با عدم رضایت مرد، طلاق بگیرد در واقع در این جا با تحقق شرایط، دادگاه مرد (زوج) را به طلاق اجبار می کند.
بائن
رجعی
طلاق بائن در مقابل طلاق رجعی، به طلاقی گفته می شود که برای مرد که حق طلاق با او بوده است و پس از ثبت طلاق حق رجوع نباشد به عبارت دیگر پس از ثبت طلاق بائن امکان رجوع برای مرد وجود ندارد. (ماده ۱۱۴۴ قانون مدنی)
مورد دیگر انواع طلاق ,طلاق بائن است که خود چهار مورد است:
هرگاه طلاق در موقعی انجام شود که زن دوشیزه و باکره باشد.
طلاق در زمانی باشد که زن یائسه شده باشد.
طلاق خلع و مبارات
طلاقی که پس از سه بار وصلت متوالی به عمل آید یعنی زن و شوهری سه بار ازدواج کنند یا رجوع کنند و طلاق بگیرند.
بر خلاف طلاق بائن، در طلاق رجعی، شوهر می تواند فقط در ایام عده به زن رجوع کند و طلاق را بر هم زند بدانید که همه طلاق ها رجعی هستند مگر مواردی که برای طلاق بائن آمده است.
هرگاه مردی تقاضای طلاق کند و رای صادر شود و طلاق ثبت گردد اگر زن دوشیزه یا یائسه نباشد و طلاق پس از سه بار ازدواج نباشد طلاق رجعی است در ایام عده می تواند به زن رجوع کند بدین معنی که طلاق را بر هم بزند.
هر گاه مردی (شوهری) تقاضای طلاق کند و رای صادر شود و زن دوشیزه باشد طلاق بائن است.
هر گاه مردی (شوهری) تقاضای طلاق کند و رای صادر شود و زن یائسه باشد طلاق بائن است.
هر گاه زنی تقاضای طلاق کند و چیزی (مالی) را در قبال طلاق ببخشد چه اینکه مرد قبول کند و یا اینکه دادگاه به جای او قبول کند طلاق خلعی است و طلاق خلعی بائن است خلع به معنی بخشیدن است یعنی زن مقداری مال مثلا بخشی از مهریه را به جهت کراهت از مرد و زندگی مشترک در قبال طلاق بذل می کند که در این صورت طلاق خلع می شود و طلاق خلع هم بائن است.
هر گاه طلاق توافقی باشد ماهیتا مبارات (یعنی کراهت طرفینی) است که البته در رای طلاق توافقی دادگاه معمولا طلاق خلع نوشته می باشد. طلاق خلع که همانطور که گفته شد بائن است و مرد حق رجوع ندارد اما نکته ای در طلاق خلعی وجود دارد و آن اینکه زن تا پایان عده می تواند با مراجعه به دفترخانه ای که صیغه طلاق را خوانده است به آنچه بخشیده و در اصطلاح حقوقی “مابذل” رجوع کند و پس از رجوع زن به آنچه بذل کرده مثلا مهریه، نوع طلاق از بائن به رجعی تبدیل می شود و مرد نیز می تواند طلاق را بر هم زند. با مثال توضیح داده می شود.
فرض کنید زن و شوهری دادخواست طلاق توافقی تقدیم دادگاه کرده باشند و زن که دوشیزه یا یائسه نیست تمام مهریه خود را در قبال طلاق بذل کند و مرد نیز قبول بذل کند و در رای طلاق توافقی که گواهی عدم امکان سازش است نیز منعکس شود که طلاق خلعی است پس از ثبت طلاق در دفترخانه زن می تواند در مدت عده به مهریه بذل کرده رجوع کند مرد نیز می تواند در همان مدت طلاق را بر هم زند و در واقع دوباره با هم شرایط زن و شوهر باشند و در زوجیت باقی بمانند.
نکته: زن دوشیزه یا یائسه هم بعد از طلاق حق رجوع به آنچه بذل کرده ندارد.
اگر زوجه در هنگام طلاق باکره باشد نوع طلاق در رای دادگاه بائن غیر مذخوله است و نوع طلاق در سند طلاقی هم که از سوی دفترخانه به تبعیت رای دادگاه صادر میشود نوع طلاق آن است. ثمره این نوع طلاق امکان پاک کردن شناسنامه زن و شوهر از ازدواج و طلاق قبلی و شناسنامه با نامه محضر و رای دادگاه توسط ثبت احوال تعویض میشود.