قانون فوق مشتمل بر پنجاه و شش ماده و بیست و هشت تبصره در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ هفدهم مهرماه یکهزار و سیصد و نود مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در تاریخ ۲۷ / ۷ / ۱۳۹۰ به تأیید شورای نگهبان رسید.
رئیس مجلس شورای اسلامی ـ علی لاریجانی
نظارت بر نحوه عملکرد و رفتار قضات و رسیدگی به تخلفات انتظامی و صلاحیت قضائی آنها به شرح مواد این قانون است.
عبارات اختصاری بهکار رفته در این قانون در معانی ذیل تعریف میگردد: دادگاه عالی: دادگاه عالی انتظامیقضات دادگاه عالی تجدیدنظر: دادگاه عالی تجدیدنظر انتظامیقضات دادسرا: دادسرای انتظامیقضات دادستان: دادستان انتظامیقضات دادیار: دادیار انتظامیقضات دادگاه عالی صلاحیت: دادگاه عالی رسیدگی به صلاحیت قضات دادگاه عالی تجدیدنظر صلاحیت: دادگاه عالی تجدید نظر رسیدگی به صلاحیت قضات
- رئیس، مستشاران و عضوهای معاون دادگاههای مذکور از بین قضات دارای بالاترین پایه قضائی توسط رئیس قوه قضائیه منصوب میشوند و باید حداقل دارای بیست و پنج سال سابقه کار قضائی باشند و در ده سال اخیر خدمت قضائی خود، محکومیت انتظامیدرجه سه و بالاتر نداشته باشند. این قضات را به جز موارد مشمول اصل یکصد و شصت و چهارم (164) قانون اساسی نمیتوان بدون تمایل آنان تغییر داد.
به تخلفات اعضاء دادگاههای عالی و عالی تجدیدنظر و دادستان توسط هیاتی مرکب از رؤساء شعب دیوان عالی کشور که با حضور دوسوم آنان رسمیت مییابد رسیدگی میشود. ملاک در صدور رای، نظر اکثریت حاضرین است. رسیدگی در این هیات منوط به صدور کیفرخواست از جانب دادستان کل کشور است.
ریاست دادسرا به عهده دادستان است که باید حداقل دارای بیستسال سابقه کار قضائی باشد و در ده سال اخیر خدمت خود محکومیت انتظامی درجهسه یا بالاتر نداشته باشد.
وظایف و اختیارات دادسرا عبارت است از: 1 - بازرسی و کشف تخلفات انتظامیقضات و تعقیب انتظامیآنان در هر مقام و رتبه 2- نظارت مستمر بر عملکرد قضات، ارزشیابی آنان و تحقیق در اعمال و رفتار منافی با حیثیت و شان قضائی با رعایت حریم خصوصی آنان 3- پیشنهاد تعلیق قاضی از خدمت قضائی به دادگاه عالی 4- پیشنهاد تشویق قضات دارای خدمات علم-ی یا عمل-ی برجست-ه به رئیس قوه قضائیه 5 - پیشنهاد جابهجایی قضات به رئیس قوه قضائیه در اجرای اصل یکصد و شصت و چهارم (164) قانون اساسی 6 - بازرسی و تهیه گزارش در مورد عملکرد قضات برحسب درخواست رئیس قوه قضائیه 7- سایر وظایف به موجب قوانین خاص
مجازاتهای انتظامیقضات سیزده درجه به شرح زیر است: 1- توبیخ کتبی بدون درج در سابقه خدمتی 2- توبیخ کتبی با درج در سابقه خدمتی 3- کسر حقوق ماهانه تا یک سوم از یک ماه تا شش ماه 4- کسر حقوق ماهانه تا یک سوم از شش ماه تا یک سال 5 - کسر حقوق ماهانه تا یک سوم از یک سال تا دو سال 6 - تنزل یک پایه قضائی و در مورد قضات نظامیتنزل یک درجه نظامی یا رتبه کارمندی 7- تنزل دو پایه قضائی و در مورد قضات نظامیتنزل دو درجه نظامییا دو رتبه کارمندی 8 - انفصال موقت از یک ماه تا شش ماه 9- انفصال موقت از شش ماه تا یک سال 10- خاتمه خدمت از طریق بازنشستگی با داشتن حداقل بیست و پنج سال سابقه و بازخرید خدمت درصورت داشتن کمتر از بیست و پنج سال سابقه 11- تبدیل به وضعیت اداری و در مورد قضات نظامی لغو ابلاغ قضائی و اعاده به یگان خدمتی 12- انفصال دائم از خدمت قضائی 13- انفصال دائم از خدمات دولتی
مرتکبان هر یک از تخلفات ذیل با توجه به اهمیت و شرایط ارتکاب به یکی از مجازاتهای انتظامیدرجه چهار تا هفت محکوم خواهند شد: 1- صدور رای غیرمستند یا غیرمستدل 2- غیبت غیرموجه از شش تا سیروز در یک دوره سه ماهه یا خودداری غیرموجه از عزیمت به محل خدمت یا ترک خدمت به مدت کمتر از سیروز 3- دستور تعیین وقت دادرسی خارج از ترتیب دفتر اوقات بدون علت موجه 4- تاخیر یا تجدید وقت دادرسی بدون وجود جهت قانونی و بدون ذکر آن 5 - رعایت نکردن مقررات مربوط به صلاحیت رسیدگی اعم از ذاتی یا محلی 6 - رفتار خارج از نزاکت حین انجام وظیفه یا به مناسبت آن 7- تاخیر غیرموجه بیش از یک ماه در صدور رای و اجرای آن 8 - عدم رعایت مقررات مربوط به تشکیل جلسه دادرسی و ابلاغ وقت رسیدگی 9- خودداری از اعلام تخلفات کارکنان اداری، ضابطان، وکلاء دادگستری،کارشناسان رسمیدادگستری، مشاوران حقوقی قوه قضائیه و مترجمان رسمی به مراجع مربوط، در موارد الزام قانون
مرتکبان هر یک از تخلفات ذیل با توجه به اهمیت و شرایط ارتکاب، به یکی از مجازاتهای انتظامیدرجه هشت تا سیزده محکوم میشوند: 1- گزارش خلاف واقع و مغرضانه قضات نسبت به یکدیگر 2- اشتغال همزمان به مشاغل مذکور در اصل یکصد و چهل و یکم (141) قانون اساسی یا کارشناسی رسمیدادگستری، مترجمی رسمی، تصدی دفتر ازدواج، طلاق و اسناد رسمی و اشتغال به فعالیتهای تجاری موضوع ماده (1) قانون تجارت 3- خارج کردن مستندات و لوایح طرفین از پرونده 4- خروج از بیطرفی در انجام وظایف قضائی 5 - پذیرفتن هرگونه هدیه یا خدمت یا امتیاز غیرمتعارف به اعتبار جایگاه قضائی 6- رفتار خلاف شان قضائی
ارتکاب فعل واحد که واجد عناوین تخلفات متعدد باشد مستوجب تعیین یک مجازات انتظامیاست و چنانچه تخلفات ارتکابی دارای مجازاتهای متفاوتی باشند، مرتکب به مجازات تخلفی که مجازات شدیدتری دارد محکوم میشود.
به محکومین مستوجب مجازات بند (12) ماده (13) این قانون (درصورت تقاضا) و همچنین بند (13) ماده مزبور، معادل وجوهی که در طی سنوات خدمت به صندوق بازنشستگی واریز نمودهاند با رعایت تغییر شاخص قیمت سالانه موضوع مفاد ماده (522) قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی پرداخت میگردد.
رؤساء دادگستری مراکز استانها موظفند شکایات انتظامیمردم در برابر قضات را دریافت نموده و پس از ثبت در دفتر مخصوص و تسلیم رسید به شاکی حداکثر ظرف یک هفته به دادسرای انتظامیقضات ارسال نمایند.
در موارد زیر تعقیب انتظامیموقوف میشود: 1- موضوع پرونده انتظامی قبلاً رسیدگی شده باشد. 2- موضوع پرونده انتظامی مشمول مرور زمان شده باشد. 3- قاضی که تخلف به وی منسوب است، فوت شده یا بازنشسته، بازخرید، مستعفی و یا به هر نحو دیگر از خدمت قضائی بهطور دائم منفک شده باشد.
قض-ات دادسرا میتوانند راجع به تخلف انتظامی از ذینفع، افراد مطلع و قاضی که تخلف منتسب به او است با رعایت شان قضائی توضیحات لازم را اخذ نمایند.
دادستان میتواند با وجود احراز تخلف از ناحیه قاضی با توجه به میزان سابقه و تجارب قضائی و همچنین با در نظر گرفتن حسن سابقه و درجه علاقمندی قاضی به انجام وظایف محوله و سایر اوضاع و احوال قضیه، تعقیب انتظامی او را تعلیق و مراتب را به او اعلام نماید، مشروط بر اینکه تخلف مزبور مستلزم مجازات انتظامی از درجه هشت و بالاتر نباشد.
قاضی که تعقیب انتظامی او تعلیق شده است، در صورت ادعاء عدم ارتکاب تخلف میتواند ظرف بیست روز پس از ابلاغ قرار تعلیق تعقیب، رسیدگی به موضوع را از دادگاه عالی درخواست کند. در این صورت چنانچه دادگاه عالی، قاضی را متخلف تشخیص دهد او را به مجازات انتظامی محکوم میکند.
به تخلفات انتظامیقضات در دادگاه عالی و به موجب کیفرخواست دادستان و در محدودة کیفرخواست رسیدگی میشود.
جلسه دادگاه عالی با حضور رئیس و دو مستشار تشکیل میشود و درصورت عدم حضور هریک از آنان عضو معاون جایگزین میگردد و رای اکثریت، مناط اعتبار است. در صورت درخواست دادستان یا صلاحدید دادگاه ، دادستان یا یکی از معاونان یا دادیاران به نمایندگی از وی به منظور دفاع از کیفرخواست و اداء توضیحات لازم در جلسه حضور مییابد.
محکومعلیه میتواند نسبت به تمامی احکام محکومیت قطعی یا قطعیت یافته به مجازات درجه پنج به بالا، صادره از دادگاه عالی یا دادگاه عالی تجدیدنظر، در صورت وجود یکی از موجبات اعاده دادرسی، درخواست اعاده دادرسی نماید. این درخواست حسب مورد به دادگاه عالی یا دادگاه عالی تجدیدنظر صادرکننده رای تقدیم و در صورت تجویز اعاده دادرسی از سوی دادگاه مذکور، در همان دادگاه رسیدگی میشود.
هرگاه قاضی در مظان ارتکاب جرم عمدی قرار گیرد، دادستان موضوع را بررسی و چنانچه دلایل و قرائن، دلالت بر توجه اتهام داشته باشد، تعلیق وی از سمت قضائی را تا صدور رای قطعی توسط مرجع ذیصلاح و اجرای آن، از دادگاه عالی تقاضا میکند. دادگاه مذکور پس از رسیدگی به دلایل، تصمیم مقتضی اتخاذ مینماید.
هرگونه احضار، جلب و بازداشت قضات و بازرسی محل سکونت، محل کار و اماکنی که در تصرف آنان است، بدون رعایت مواد این فصل ممنوع است و مرتکب به مجازات بازداشت غیرقانونی محکوم میشود.
تعقیب و یا محکومیت کیفری و یا عدم هریک، مانع تعقیب و محکومیت انتظامینیست.
در صورت تردید نسبت به صلاحیت قاضی طبق ماده قبل، موضوع از سوی مقام تردیدکننده صلاحیت به نحو مستند و مستدل به کمیسیون رسیدگی به صلاحیت قضات مرکب از اشخاص ذیل اعلام میگردد: 1- معاون قضائی رئیس قوه قضائیه 2- معاون حقوقی و امور مجلس وزارت دادگستری 3- معاون قضائی رئیس دیوان عالی کشور 4- دادستان انتظامیقضات کمیسیون مذکور، موضوع را در اسرع وقت بررسی و پس از استماع مدافعات و اظهارات قاضی که در صلاحیتش تردید شده، چنانچه نظر بر عدم صلاحیت وی داشته باشد، نتیجه را حداکثر ظرف ده روز به دادگاه، گزارش خواهد داد. کمیسیون یاد شده، با حضور اکثریت اعضاء رسمیت مییابد و رای اکثریت، مناط اعتبار است. دبیر این کمیسیون، دادستان است.
چنانچه عدم صلاحیت قاضی ناشی از عدم توانایی وی در انجام وظایف محوله باشد، حسب مورد به تنزل مقام (سمت قضائی) یا تبدیل به وضعیت اداری محکوم میشود.
دادگاه عالی صلاحیت و تجدیدنظر آن از سه عضو تشکیل میشود و در تهران مستقر است. رئیس و اعضاء دادگاه عالی صلاحیت از بین قضات گروه یازده و رئیس و اعضاء تجدیدنظر آن از بین قضات گروه دوازده توسط رئیس قوه قضائیه تعیین میشوند. قضات یاد شده باید حداقل بیست سال سابقه کار قضائی داشته باشند.
- چنانچه نظر کمیسیون یا دادگاههای مذکور در این فصل بر تایید صلاحیت قاضی است، پرونده مختومه میشود.
- چنانچه عمل ارتکابی قاضی عنوان جزائی نیز داشته باشد، مدارک مربوط به مراجع صالحه قضائی جهت رسیدگی ارسال میشود.
- آییننامه اجرائی این قانون ظرف سه ماه توسط وزارت دادگستری با همکاری دادستان، تدوین و به تصویب رئیس قوه قضائیه میرسد.
تمامیقضاتی که به حکم رئیس قوه قضائیه به سمت قضائی منصوب میشوند مشمول این قانون میباشند.
دادگاه عالی و دادگاه تجدیدنظر در تهران تشکیل میشود و بنا بهتشخیص رئیس قوه قضائیه دارای شعب متعدد است. هر شعبه دارای یک رئیس و دومستشار است.
- امور زیر در صلاحیت دادگاه عالی است: 1- رسیدگی به تخلفات انتظامیقضات 2- رسیدگی به پیشنهاد دادستان در مورد تعلیق قاضی از خدمت قضائی 3- ترفیع پایه قضائی 4- حل اختلاف بین دادستان انتظامی و دادیار انتظامی موضوع ماده (28) اینقانون 5 - رسیدگی به اعتراض به قرار تعلیق تعقیب انتظامی 6 - اظهارنظر در خصوص اشتباه یا تقصیر قاضی موضوع اصل یکصد و هفتاد و یکم (171) قانون اساسی و ماده (30) این قانون 7- سایر امور به موجب قوانین خاص
- دادسرا در معیت دادگاه عالی مطابق این قانون انجام وظیفه مینماید.
دادستان به تعداد کافی معاون و دادیار دارد. دادیار و معاون دادسرا باید حداقل دارای پانزدهسال سابقه کار قضائی باشند و در ده سال اخیر خدمت قضائی خود محکومیت انتظامیدرجه سه یا بالاتر نداشته باشند.
نحوه بازرسی، نظارت و ارزشیابی رفتار و عملکرد قضات بر اساس آییننامهای است که ظرف شش ماه از تاریخ تصویب این قانون به پیشنهاد دادستان به تصویب رئیس قوه قضائیه میرسد.
مرتکبان هر یک از تخلفات ذیل با توجه به اهمیت و شرایط ارتکاب، به یکی از مجازاتهای انتظامیدرجه یک تا چهار محکوم میشوند: 1- درج نکردن مشخصات خود یا امضاء نکردن زیر صورتجلسات، اوراق تحقیق و تصمیمات یا ناخوانا نوشتن یا به کار بردن کلمه یا عبارت سبک و ناپسند 2- عدم اعلام ختم دادرسی در دادگاه و ختم تحقیقات در دادسرا یا تاخیر غیرموجه کمتر از یک ماه در صدور رای و اجرای آن 3- عدم حضور عضو دادگاه در جلسه رسیدگی بدون عذر موجه یا شرکت نکردن وی در مشاوره و صدور رای و امضاء آن یا عدم تشکیل جلسه رسیدگی در روز مقرر بدون عذر موجه 4- عدم نظارت منتهی به بینظمیمتصدیان امور شعب مراجع قضائی بر عملکرد اداری شعب 5 - عدم اعمال نظارت مراجع عالی قضائی نسبت به مراجع تالی و دادستان نسبت به دادیار و بازپرس از حیث دادن تعلیمات و تذکرات لازم و اعلام تخلفات، مطابق قوانین مربوط 6 - بینظمی در ورود به محل کار و خروج از آن یا عدم حضور در نوبت کشیک، جلسات هیاتها و کمیسیونهایی که قاضی موظف به شرکت در آنها است، بدون عذر موجه و بیش از سه مورد در ماه یا سه نوبت متوالی 7- غیبت غیرموجه و حداکثر به مدت یک تا پنج روز متوالی یا متناوب در یکدوره سه ماهه 8 - اهمال در انجام وظایف محوله 9- اعلام نظر ماهوی قاضی پیش از صدور رای
مرتکبان هر یک از تخلفات زیر با توجه به اهمیت و شرایط ارتکاب، به یکی از مجازاتهای انتظامی درجه شش تا ده محکوم میشوند: 1- سوء استفاده از اموال دولتی، عمومیو توقیفی 2- خودداری از اعتبار دادن به مفاد اسناد ثبتی بدون جهت قانونی 3- خودداری از پذیرش مستندات و لوایح طرفین و وکلاء آنان جهت ثبت و ضبط فوری در پرونده 4- خودداری غیرموجه از عزیمت به محل خدمت در موعد مقرر یا ترک خدمت بیش از سیروز 5 - استنکاف از رسیدگی و امتناع از انجام وظایف قانونی
تخلف از قوانین موضوعه که در این قانون یا سایر قوانین، برای آن مجازات پیش بینی نشده است با توجه به اهمیت و شرایط ارتکاب، مستلزم یکی از مجازاتهای انتظامیدرجه دو تا پنج است.
چنانچه ظرف دو سال تخلفی که در گذشته برای آن مجازات تعیین و اجراء شده است، تکرار شود، مرتکب به مجازاتی حداقل یک درجه بیشتر ازمجازات قبلی، موضوع ماده (13) این قانون محکوم میشود.
جهات قانونی برای شروع تعقیب و رسیدگی انتظامیبه قرار زیر است: 1- شکایت ذینفع یا نماینده قانونی او 2- اعلام رئیس قوه قضائیه 3- اعلام رئیس دیوان عالی کشور یا دادستان کل کشور 4- اعلام شعبه دیوان عالی کشور در مقام رسیدگی به پرونده قضائی 5 - ارجاع دادگاه عالی 6 - اطلاع دادستان
چنانچه دادیار درحین رسیدگی به پرونده، تخلف دیگری را کشف کند موظف است نسبت به آن نیز رسیدگی و اظهار نظر نماید.
قضات دادسرا در جهت انجام وظایف میتوانند اطلاعات، اسناد و اوراق مورد نیاز را از مراجع قضائی، وزارتخانهها، مؤسسات، شرکتهای دولتی و مؤسسات عمومیغیردولتی مطالبه نمایند. مراجع مزبور مکلفند به فوریت نسبت به اجابت خواسته اقدام و نتیجه را اعلام نمایند. عدم اجابت به موقع، تخلف اداری محسوب و متخلف یا مقام مسؤول مراجع مذکور، به یک ماه تا یک سال انفصال از خدمت محکوم میشود.
در صورتی که دادیار پس از رسیدگی، عقیده به تعقیب قاضی داشته باشد و دادستان هم با وی موافق باشد، کیفرخواست تنظیم و پرونده جهت رسیدگی به دادگاه عالی ارسال میشود و چنانچه دادستان به منع یا موقوفی تعقیب انتظامیمعتقد باشد با اصرار دادیار بر نظر خود، پرونده جهت حل اختلاف به دادگاه عالی ارسال میشود و رای دادگاه متبع خواهد بود. در سایر موارد نظر دادستان لازمالاتباع است.
رسیدگی به دعوای جبران خسارت ناشی از اشتباه یا تقصیر قاضی موضوع اصل یکصد و هفتاد و یکم(171)قانون اساسی جمهوری اسلامیایران در صلاحیت دادگاه عمومیتهران است. رسیدگی به دعوای مذکور در دادگاه عمومی منوط به احراز تقصیر یا اشتباه قاضی در دادگاه عالی است.
تعلیق تعقیب انتظامی هر قاضی با رعایت شرایط مقرر در این قانون برای هر دو سال از تاریخ ابلاغ قرارتعلیق بیش از یکبار امکانپذیر نیست. در صورتی که قاضی با وجود برخورداری از تعلیق تعقیب، ظرف دو سال از تاریخ ابلاغ قرار مذکور، مرتکب تخلف جدیدی شود با صدور کیفرخواست دادستان، تخلف مشمول تعلیق نیز در دادگاه عالی، مورد رسیدگی قرار میگیرد.
رئیس شعبه اول دادگاه عالی، پس از وصول پرونده، رسیدگی را به یکی از شعب ارجاع مینماید. شعبه پس از ثبت پرونده، نسخهای از کیفرخواست را از طریق رئیس کل دادگستری استان در اسرع وقت به نحو محرمانه به قاضی تحت تعقیب انتظامی ابلاغ میکند و نسخه دوم ابلاغ شده، اعاده میگردد. قاضی یاد شده میتواند دفاعیات خود را به همراه مستندات ظرف یک ماه پس از ابلاغ ارائه نماید.
آراء دادگاه عالی مبنی بر محکومیت قاضی به مجازات تا درجه پنج، قطعی و در سایر موارد توسط محکومعلیه و در مورد آراء برائت توسط دادستان، ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ، قابل اعتراض در دادگاه عالی تجدیدنظر است.
اجرای احکام قطعی دادگاههای عالی برعهده دادسرا است.
تعقیب قاضی در جرائم غیرعمدی، پس از اعلام مرجع کیفری و اجازه دادستان صورت میگیرد مگر آن که تعقیب یا اجرای حکم مستلزم جلب یا بازداشت قاضی باشد که در این صورت مطابق ماده (39) این قانون عمل میشود.
قاضی تعلیق شده در ایام تعلیق از یک سوم تمام حقوق و مزایا برخوردار و در صورت برائت یا منع تعقیب، مستحق دریافت مابقی آن است.
رسیدگی به صلاحیت قضاتی که صلاحیت آنان طبق موازین شرعی و قانونی از ناحیه مقامات مصرح در این قانون مورد تردید قرار گیرد، با «دادگاه عالی رسیدگی به صلاحیت قضات» است. صلاحیت قاضی میتواند توسط یکی از مقامات ذیل مورد تردید قرار گیرد: 1- رئیس قوه قضائیه 2- رئیس دیوان عالی کشور 3- دادستان کل کشور 4- رؤسای شعب دادگاه عالی و تجدید نظر آن 5 - دادستان انتظامیقضات 6 - رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح نسبت به قضات آن سازمان قرار گرفته است رسیدگی میکند و سایر موارد در صلاحیت دادگاه عالی انتظامی قضات است.
دادگاه عالی صلاحیت پس از بررسی گزارش کمیسیون و استماع مدافعات و اظهارات قاضی که در صلاحیتش تردید شده است، در صورت احراز عدم صلاحیت، حسب مورد وی را به یکی از مجازاتهای ذیل محکوم مینماید: 1- تبدیل به وضعیت اداری و در مورد قضات نظامی لغو ابلاغ قضائی و اعاده به یگان خدمتی 2- بازخریدی 3- بازنشستگی در صورت دارا بودن شرایط قانونی 4- انفصال دائم از مشاغل قضائی 5 - انفصال دائم از خدمات دولتی
رای دادگاه عالی صلاحیت ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر از طرف محکومعلیه در دادگاه عالی تجدیدنظر صلاحیت است. محکومعلیه میتواند تقاضای تجدیدنظر خود را به دفتر دادگاه تقدیم نماید.
- دادگاههای مذکور در این فصل، با حضور تمامیاعضاء رسمیت مییابد و رای اکثریت مناط اعتبار است. ابلاغ رای با دفتر دادگاه است.
- اجرای حکم قطعی محکومیت با دادسرا است.
- جهات ردّ قضات مذکور در این قانون همان موارد ردّ دادرس در آیین دادرسی مدنی است.
- از تاریخ لازمالاجراء شدن این قانون، تمامیقوانین و مقررات زیر ملغی میباشد: 1- ماده (113) قانون اصول تشکیلات عدلیه مصوب 27 / 4 / 1307 2- مواد (21)، (23)، (28) و (31) قانون استخدام قضات و صاحب منصبان پارکه و مباشرین ثبت اسناد مصوب 28 / 12 / 1306 3- ماده (1) قانون راجع به محاکمه انتظامی مصوب 6 / 11 / 1307 4- قانون صلاحیت محکمه انتظامی مصوب 13 / 8 / 1309 5 - ماده (51) قانون تسریع محاکمات اصلاحی مصوب 6 / 10 / 1315 6 - ماده (4) قانون اصلاح پارهای از مواد قانون تکمیل قانون استخدام قضات مصوب 11 / 10 / 1317 7- مواد (30) و (33) لغایت (43) لایحه اصلاح قسمتی از قانون اصول تشکیلات دادگستری و استخدام قضات مصوب 14 / 12 / 1333 8 - بندهای (ج)، (و) و (ه( ماده (1) و مواد (2) و (3) قانون متمم سازمان دادگستری و اصلاح قسمتی از لایحه قانونی اصول تشکیلات دادگستری و استخدام قضات مصوب 17 / 6 / 1335 9- ماده (3) راجع به تجدیدنظر کردن در احکام دادگاه عالی انتظامی قضات مصوب 9 / 10 / 1337 10- مواد (2) و (6) لایحه قانونی راجع به اصلاح بعضی مواد لوایح قانون مربوط به اصول تشکیلات دادگستری مصوب 21 / 2 / 1339 11- مواد (26) و (27) قانون اصلاح پارهای از قوانین دادگستری مصوب 25 / 3 / 1356 12- لایحه قانونی تعیین مرجع تجدیدنظر و اعاده دادرسی نسبت به احکام دادگاه عالی انتظامی قضات مصوب 24 / 3 / 1358 13- بند (5) ماده (3) قانون وصول برخی از درآمدهای دولت مصوب 28 / 12 / 1373 14- قانون رسیدگی به صلاحیت قضات مصوب 17 / 2 / 1376