صفتی است برای عقد که به موجب آن، عقد مذکور به موت یا جنون یا سفه یکی از طرفین عقد منفسخ نمی شود.خواه طرفین عقد یا یکی از آنها خیار داشته باشند یا نه و وجود خیار عقد مانع وجود صفت لزوم به این معنی نیست.گاهی لزوم در معنی خاصی استعمال می شود و مقصود این است که عقد نه جائز است نه برای طرفین خیار وجود دارد ولی این معنی باید به کمک قرینه فهمانده شود.لزوم وجود از عقود یا ایقاعات را از روی طبیعت مصلحتی که عقود یا ایقاعات روی آن بنا شده اند میتوان دانست.لزوم و جواز از احکام امضائی هستند نه تاسیسی(تاثیر اراده در حقوق مدنی- شماره ۳۳۰ به بعد)