در لغت بمعنی نظر ونظریه است.در اصطلاحات ذیل بکار رفته است: تئوری اجباری Theorie des astreines :(دادرسی)حکمی است اداری که بموجب آن مدیون بنسبت واحدی از زمان (از قبیل روز-هفته -ماه -سال و غیره)که در اجراء تعهد خویش تاخیر کند مبلغی بمتعهدله بدهد بدون اینکه دادن این مبلغ احتیاج بدادن دستور یا حکم مستقل داشته باشد و کل مبلغ خسارتی که باین ترتیب با ید بدهد در حین دادن دستور اداری فوق معلوم نیست و دادرس دستور دهنده بر حسب ماده 730 دادرسی مدنی پس از صدور آن دستور حق کاهش یا افزایش واحد مبلغ خسارت را دارد ولی در کاهش نباید از میزان معادل خسارتی که وارد شده پایین تر رود.