فسخ نکاح

خدیجه شکری
مشاور: خدیجه شکری
منا ابوفاضلی ناظر علمی: منا ابوفاضلی

خیارات مربوط به فسخ نکاح

( خیار اسم مصدری به معنای اختیار می باشد و خیار فسخ بر مفهوم اختیاری است که شخص در فسخ معامله دارد. ) سه خیار وجود دارد که میتوان به وسیله آن نکاح را فسخ کرد : خیار تخلف از شرط ، خیار عیب ، خیار تدلیس.

1- خیار تخلف از شرط : به استناد به ماده "1128" قانون مدنی هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده برای طرف مقابل حق فسخ ایجاد خواهد شد. خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متبایناً بر آن واقع شده باشد. در واقع زمانی که بدون سوء نیت و قصد فریب صفتی در یکی از زوجین شرط شده باشد و بعد معلوم شود که وصف مقصود هنگام عقد وجود نداشته خیار تخلف از شرط مطرح می شود. مانند دختری که خود را باکره می پندارد اما بعد از ازدواج مشخص میشود بر اثر فعالیتی همچون ورزش بکارت خود را از دست داده است. (کتاب حقوق خانواده دکتر صفایی صفحه 197 )

2- خیار عیب : الف) خیار عیب در زنان : با استناد به ماده "1123" قانون مدنی عیوب ذیل در زن حق فسخ برای مرد ایجاد خواهد کرد : 1. قرن 2. جذام 3. برص 4. افضاء 5. زمین گیری 6. نابینایی از هر دو چشم

الف) قرن : در اصطلاح علم پزشکی به معنای شاخی بودن و یا وجود نسوج سخت فیبری غضروفی در مجرای مهبل که مانع از انجام اعمال زناشویی است. 

ب) جذام : بیماری عفونی است که مسری می باشد و بر اثر آن اعضا خشک و گوشت بدن بیمار میریزد

ج) برص : در قانون مدنی تعریفی از برص ارائه نشده است اما در اصطلاح پزشکی به معنای پیدایش سفیدی در پوست بدن است که دارای خارش دردناکی می باشد.

د) افضاء : در اصطلاح علم پزشکی این چنین تعریف شده است وجود ارتباط غیر طبیعی بین مجرای مهبل و راست روده .

و) زمین گیری : حالتی که بر اثر بیماری های مختلف عارض میشود و از انسان قدرت نشست و بر خاست را صلب کند ؛ مانند اشخاصی که قطع نخاع شده اند.

ی) نابینایی از هر دو چشم : به معنای کوری یا فساد چشم است ؛ طوری که شخص نتواند ببیند حتی اگر چشم باز باشد . اما موضوعی که مورد سوال واقع می شود که اگر عیوب مذکور که باعث ایجاد خیار می شوند رفع گردند آیا خیار هم چنان باقی است ؟

پاسخ به این سوال قطعی نیست چراکه عده ای معتقد هستند حق فسخ با عیب به وجود آمده است و در صورت شک وجود حق استصحاب می شود؛ (یعنی حق فسخ همچنان پابر جاست ) اما عده ی دیگری معتقدند حق فسخ به منظور جلوگیری از ضرر رسیدن در نظر گرفته شده است و اگر عیوب بر طرف گردند ضرری متوجه شخصی نمی باشد . پس بنابر این حق فسخ هم از بین میرود . نظریه دوم بادوام نکاح منافات ندارد و در راستای مصلحت خانواده می باشد .( کتاب حقوق خانواده دکتر صفایی 193 ) 

ب ) خیار عیب در مردان : با استناد به ماده "1122" قانون مدنی عیوب زیر در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود : 1. اخصاء 2. عنن به شرط اینکه ولو یکبار عمل زناشویی را انجام نداده باشد 3. مقطوع بودن آلت تناسلی به اندازه ای که قادر به عمل زناشویی نباشد .

الف) اخصاء : در فقه به معنای بیرون کشیدن بیضه ها از بدن جنس مذکر است که به ناتوانی مرد در بارور کردن می انجامد .

ب) عنن: نوعی ناتوانی جنسی در مردان است و یک نوع بیماری جنسی محسوب میشود . 

ج) وجود ایراد ظاهری ( اندازه ) در آلت تناسلی که در نهایت قادر به عمل زناشویی نباشد .( کتاب حقوق خانواده دکتر صفایی صفحه 191 و 192 )

ج ) عیوب مشترک زن و مرد : 

جنون : با استناد به ماده "1121" قانون مدنی جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار اعم از اینکه مستمر یا ادواری باشد برای طرف مقابل موجب حق فسخ است ، جنون عیب مشترک بین زن و مرد است و به معنای کسی است که قوه ی عقل و درک ندارد و به اخلال کامل قوای دماغی مبتلاست و فاقد تمیز و اراده است و جنون بر دو قسم است : جنون ادواری و جنون مستمر. جنون ادواری به معنای دوره ای بودن زمان جنون است ؛ یعنی شخص گاهی مجنون است و گاهی در حالت سلامت به سر میبرد و جنون مستمر یعنی شخص همیشه در حالت دیوانگی به سر میبرد.

 بین جنون زن و جنون مرد از لحاظ فسخ نکاح تفاوتی وجود دارد : جنون مرد چه قبل از نکاح و چه بعد از نکاح به وجود آید ، برای زن حق فسخ ایجاد خواهد شد اما جنون زن فقط در صورتی برای مرد حق فسخ ایجاد خواهد کرد که جنون در زمان عقد وجود داشته باشد ؛ علت این تفاوت این چنین توجیح شده است که اگر زن در دوران زناشویی مجنون شود مرد میتواند با کار و فعالیت زن را تامین کند و اگر عرصه و زندگی بر او سخت شد می تواند به وسیله طلاق از زن جدا شود اما جنون مرد مانع فعالیت مرد می شود و نمی تواند نفقه زن را تامین کند . علاوه بر آن زن راهی جز حق فسخ نکاح برای جدایی ندارد بر خلاف مرد . ( کتاب اشخاص و محجورین دکتر صفایی صفحه 275 و 276 و کتاب حقوق خانواده دکتر صفایی صفحه 190 ) 

3- خیار تدلیس : 

به استناد به ماده "438" قانون مدنی تدلیس عبارت است از عملیاتی که موجب فریب طرف معامله شود و همچنین براساس ماده "1128" قانون مدنی هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده باشد و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متباینا بر آن واقع شده باشد. به عبارت ساده تر هرگاه زوجین یا شخص ثالثی با تبانی زوجین با عمل متقلبانه نقص یا عیبی را که در زوجین وجود دارد پنهان کند یا صفات کمالی را برای وی تعریف کند و شخص مذکور فاقد آن باشد، باعث ایجاد حق فسخ از طریق خیار تدلیس برای شخص مقابل می شود. در اینجا عنصر سوء نیت اصلی ترین مورد قابل توجه است. و نکته حائز اهمیت دیگر آن که: اگر تدلیس توسط شخص ثالثی صورت گیرد با استناد به ماده "438" قانون مدنی که سابقا مورد اشاره قرار گرفت حق فسخ برای زوجین ایجاد نخواهد شد . اما اگر شخص ثالث با تبانی یکی از زوجین این عمل را مرتکب شود حق فسخ ایجاد خواهد شد. ( کتاب حقوق خانواده دکتر صفایی صفحه 193 و 194 ) 

 

کاربر گرامی: محتوای ارائه شده صرفا جهت اطلاع می باشد و در صورت اجرای مشاوره پیشنهادی و عدم حصول نتیجه ، ‏هیچگونه مسئولیتی متوجه «کلینیک حقوقی ایران» نخواهد بود.‏ و توصیه می شود هیچگاه بدون وکیل گام برندارید .