الف ) فوریت : با استناد به ماده "1131" قانون مدنی خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع از عللی که می توان به استناد آن نکاح را فسخ نمود ، اعمال فسخ نکند ، خیار او ساقط می شود مگر اینکه علم به حق فسخ و فوریت آن نداشته باشد. تشخیص مدتی که برای امکان استفاده از خیار لازم بوده به نظر عرف و عادت بستگی دارد . به بیان ساده تر باید سریعاً شخص از حق فسخ خود استنفاده کند چراکه مبنای ایجاد حق فسخ جلوگیری از زیان اشخاص است و هرچه این عمل سریع تر انجام شود ، به مقصود نزدیک تر خواهیم بود .
ب ) رضائی بودن : همانطور که سابقا اشاره شد به استناد ماده "1132" قانون مدنی در فسخ نکاح رعایت ترتیباتی که برای طلاق مقرر است شرط نیست ؛ یعنی زن و شوهر در صورت وجود یکی از موجبات مذکور میتواند ازدواج را فسخ کند .
ج ) اسقاط ( از بین بردن ) و عدم امکان انتقال حق فسخ : با استناد به ماده "448" قانون مدنی سقوط تمام یا بعضی از خیارات را میتوان در ضمن عقد شرط نمود. بدین معنی که حق فسخ قابل اسقاط ( از بین بردن ) است که این سقوط می تواند هم یک طرفه باشد بدین معنی که شخص از حق خود استفاده نکند و هم طرفین با تراضی حق فسخ خود را ضمن عقد اسقاط کنند. و با استناد به ماده "446" قانون مدنی خیار شرط ممکن است به قید مباشرت و اختصاص شرط به مشروط له ( مشروط له : کسی که به نفع او شرط شده است. ) قرار داده شود که در این صورت به وراث منتقل نخواهد شد . ( کتاب حقوق خانواده دکتر صفایی صفحه 197 و 198 و 199 )
کاربر گرامی: محتوای ارائه شده صرفا جهت اطلاع می باشد و در صورت اجرای مشاوره پیشنهادی و عدم حصول نتیجه ، هیچگونه مسئولیتی متوجه «کلینیک حقوقی ایران» نخواهد بود. و توصیه می شود هیچگاه بدون وکیل گام برندارید .