در قانون مدنی و قوانین جاری، حکمی مبنی بر امکان الزام زوج به بذل مدت متعه وجود ندارد؛( سیروس حیدری ، پریا زرین، نکاح موقت طویلالمدت، ص 24) ماده 1130 قانون مدنی مقرر می دارد:" در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی میتواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند. چنان چه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه میتواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده میشود .
تبصره: عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب میگردد :
1- ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه.
2-اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلا وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است.
3- محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر.
4- ضرب وشتم یا هرگونه سوءرفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد
5- ابتلای زوج به بیماريهای صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید . موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردي که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود، حکم طلاق صادر نماید."
طبق نظریه مشورتی 232/7-3/3/1361 از ملاک ماده فوق چنین برمی آید که در صورت وجود عسر و حرج در نکاح متعه نیز زن می تواند الزام شوهر به بذل مدت را تقاضا کند.( فرهاد و شیرین بیات، شرح جامع قانون مدنی، ص 687) در واقع، قاعدە نفی عسر و حرج قاعدە ثانوی عامی است که علاوه بر نکاح دائم، در نکاح موقت نیز میتوان به آن استناد کرد ؛ بنابراین، در نکاح موقت نیز زن حق دارد در موردی که ادامە زوجیت موجب عسر و حرج او میشود، الزام شوهر را به بذل مدت از دادگاه بخواهد. البته الزام شوهر به بذل مدت تنها در ازدواج هایی مورد پیدا می کند که برای مدت طولانی منعقد شده و روابط زن و شوهر به منظور تشکیل خانواده است. برخی از حقوقدانان در تأیید این مطلب بیان می دارند: اگر ازدواج موقت برای مدت طولانی منعقد شده باشد، مثلا شوهر بیش از پنج سال محکومیت پیدا کند، یا آنکه مدت ازدواج موقت، پنجاه سال باشد و پس از مدت دو سال از ازدواج موقت، مرد، ترک زندگی زناشویی نموده و دو سال است که مراجعت نکرده و مخصوصا زن هم از نظر سنی جوان باشد و یا آنکه مرد، دارای سوء رفتار باشد و موجبات آزار زن گردد که تحمل آن برای وی، دشوار و همراه مشقت باشد، در چنین فرض هایی عدم تعیین تکلیف رابطە زوجیت که زن متقاضی خاتمە آن باشد، موجب ورود ضرر به زن محسوب می گردد و منطقی است که زن بتواند الزام شوهر را به بذل مدت از دادگاه، تقاضا نماید و چنانچه به مرد دسترسی نیابد و نشود وی را ملزم به بذل مدت نمود، حاکم شرع از جانب مرد، بقیە مدت را به زن بذل می نماید.( سیروس حیدری ، پریا زرین، نکاح موقت طویلالمدت، ص 24 و 25)
کاربر گرامی: محتوای ارائه شده صرفا جهت اطلاع می باشد و در صورت اجرای مشاوره پیشنهادی و عدم حصول نتیجه ، هیچگونه مسئولیتی متوجه «کلینیک حقوقی ایران» نخواهد بود. و توصیه می شود هیچگاه بدون وکیل گام برندارید .