شعبان حق زاده - صمد یوسف زاده
1394/07/21
نویسندگان: شعبان حق پرست ، شعبان حق زاده
چکیده:
بحث درخصوص لزوم و یا عدم لزوم جلب رضایت ولی برای صحب ازدواج از سوی دختر بالغ باکره، موضوعی با سابقه طولانی میباشد، به نحوی که وجود این سابقه، قانونگذار قانون مدنی را مجاب به سه دوره قانونگذاری در خصوص ماده 1043 قانون مدنی با سه رویکرد، متفاوت نموده است. تفاوتهای موجود در سه رویکرد موردنظر، این سوال را به ذهن متبادر میکند که آیا اصولا نفس وقوع عقد نکاح، بدون در نظر داشتن ثبت رسمی واقعه ازدواج، نیازی به رضایت قبل یا بعد از عقد (اذن یا اجازه) ولی، دارد تا صحیح تلقی شود یا خیر؟ و چنانچه پاسخ به سوال منفی باشد معنای این فراز اول از ماده 1043 قانون مصوب سال 1370 مجلس شورای اسلامی که مقرر می دارد: (نکاح دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدری او است) چیست؟ در این راستا، عدم ضرورت جلب رضایت ولی برای صحبت ازدواج دختر بالغ -اعم از قبل یا بعد ازدواج- در نفس وقوع عقد نکاح و ضرورت وجود رضایت ولی، فقط برای ثبت عقد نکاح در دفتر رسمی ازدواج و وجود اختیار برای ولی در قطع رابطه زوجیت دخترش از طریق توسل به فسخ نکاح و طلاقريال بر حسب مورد - آن هم به شرط درخواست مشارالهیا- نظریه ای است که این نوشتار با تحلیل مبانی و استدلال های مربوطه، آن را به عنوان نظر قانون گذار ارائه می نماید.
واژگان کلیدی: ازدواج، رضایت ولی، دختر بالغ باکره، اذن اجازه، فرض قانونی ، اماره، فسخ، طلاق