علی پاشاه خانی زاده - دکتر مهشیدالسادات طبایی
1396/11/01
نویسندگان: علی پاشاه خانی زاده، دکتر مهشیدالسادات طبایی
چکیده:
ماده 1130 قانون مدنی به زوجه اجازه داده است در مواردی که ادامه زندگی زناشویی، وی را در وضعیت عسر و حرج قرار دهد، با مراجعه به حاکم و اثبات حالت عسر و حرج، درخواست طلاق نماید. عام بودن این ماده برای زن این امکان را قرار داده که بدون توجه به مبنای ایجادی عسر و حرج ، با اثبات علت موجد سختی و تنگی، خود را از علقه زوجیت رها سازد. اگرچه عام بودن ماده موضوع مورد بحث از مزایای مهم آن است. اما از سوی دیگر موجب سلیقه ای شدن کاربرد آن گردیده است. به نظر می رسد ایجاد و توسعه رویه قضایی در زمینه این ماده، تبیین مفهوم عسر و حرج و آموزش آن به قضات و توجه به مصادیق عسر و حرج در اقوام و فرهنگ های مختلف در ایران ، تا حدی موجب رفع مشکلات اجرایی این ماده خواهد شد. بررسی حاضر نشان داد که عوامل و مصادیق عسر و حرج زوجه در شهر کرمانشاه رابطه تنگاتنگی با آداب هنجار ها و فرهنگ رایج اقوام ساکن در این بخش از کشور با دیگر نقاط این مرز و بوم دارد. با بررسی آماری که از تعداد 384 نفر تعداد 430 پرسشنامه جمع آوری شد و در نهایت 400 پرسش نامه معتبر از این میان استخراج گردید. برای برآورد حجم نمونه از فرمول برآورد نسبتی با خطای نسبی 5 درصد و بیشینه واریانس با مقدار 0/5 استفاده شده است. در این پرسشنامه به منظور اندازه گیری عوامل موثر در موضوع تحقیق با مقیاس اندازه گیری 5 تایی لیکرت در اختیار پاسخ گویان قرار گرفت. عوامل متعددی در شهرستان کرمانشاه زوجه را به تسلیم دادخواست طلاق وادار می کند. از جمله عدم توانایی تامین خواسته های زوجه از سوی زوج، تداوم روابط افراطی زوج با رفقای دوره تجرد، سوظن جنسی زوجه نسبت به زوج، ضرب و شتم زوجه توسط زوج به دلیل بدگمانی و اعتیاد و شرب خمر توسط زوج. بر این اساس بنظر می رسد با آموزش پیش از ازدواج هدفمند و جلسات روانشناسی برای زوج و زوجه قبل از ازدواج و حذف خیلی از محدودیت ها می توان از بیشتر طلاق های ناشی از عسر و حرج جلوگیری نمود.